۱٫ معرفی
۱٫۱٫ پیشینه و اهمیت
۱٫۲٫ اهداف پژوهش
هدف این مطالعه توسعه یک ابزار کاربرپسند با رابط کاربری گرافیکی (GUI) است که از تکنیکهای یادگیری عمیق برای طبقهبندی نیازهای کاربر بر اساس مدل کانو استفاده میکند. هدف از این ابزار برای افرادی است که در تحقیقات UX تازه کار هستند. علاوه بر این، مطالعه حاضر این ابزار را با یک روش نمودار میل سنتی مقایسه میکند تا قابلیت استفاده و اثربخشی آن را در دستیابی به اهداف مبتدیان UX، کاهش حجم کاری و بهبود UX ارزیابی کند. انگیزه اصلی این مطالعه، تسهیل طراحی تجربه کاربری (UX) برای مبتدیان برای تجزیه و تحلیل و تفسیر بهتر نیازهای کاربر است. هدف این تحقیق با شناخت چالشهایی است که تازهکاران با آن مواجه هستند، رویکردی بصری و عملی برای طبقهبندی نیازهای کاربران ارائه دهد. این مطالعه با ادغام تکنیکهای یادگیری عمیق با مدل کانو سعی در سادهسازی و شفافسازی فرآیند طبقهبندی نیازهای کاربر دارد. این رویکرد نه تنها قصد دارد فرآیند طراحی UX را برای مبتدیان در دسترستر کند، بلکه درک اساسی از اینکه چگونه ابزارهای تحلیلی پیشرفته مانند یادگیری عمیق را میتوان به طور هماهنگ با چارچوبهای UX تثبیتشده مانند مدل Kano القا کرد. در نهایت، این تحقیق به دنبال توانمندسازی مبتدیان با ابزارها و دانش لازم برای مشارکت موثر در زمینه طراحی UX است.
۳٫ مواد و روشها
۳٫۱٫ جمع آوری داده ها
اولین گام این مطالعه جمع آوری نیازهای کاربران تا حد امکان جامع بود. با پشتیبانی از پروژه ای در دوره UX Foundation، این مطالعه بر روی نیازهای نسل Z (متولد بین ۱۹۹۵ و ۲۰۰۹) متمرکز شد. برای جمعآوری دادهها از ترکیبی از روشهای مصاحبه و اسکراپینگ استفاده شد. دوازده شرکتکننده که قبلاً یا در حال حاضر از اسباببازیها استفاده میکردند، به صورت جداگانه مصاحبه شدند و هر مصاحبه حدود ۳۰ دقیقه طول کشید. هدف از مصاحبه ها جمع آوری اطلاعات اولیه در مورد شرکت کنندگان، از جمله درک آنها از اسباب بازی ها، ترجیحات، UX و ویژگی های مورد انتظار بود. بر اساس نتایج مصاحبه، ۱۶ نیاز یا انتظار شناسایی و سازماندهی شد. علاوه بر مصاحبه ها، ۳۰۰۰ بررسی آنلاین اسباب بازی های LEGO (بیلوند، دانمارک) از JD.com با استفاده از تکنیک های خراش دادن وب جمع آوری شد. برای اطمینان از اینکه داده ها عمدتاً از نسل Z تهیه شده اند، محصولات انتخاب شده برای جمع آوری داده ها برای سنین ۱۴ سال و بالاتر مناسب هستند. محققان سه نیاز اضافی را از بررسی های آنلاین استخراج کردند که در مصاحبه ها ذکر نشده بود.
به طور خلاصه، این مطالعه ۱۹ دسته از خواسته های نسل Z را از طریق مصاحبه و تکنیک های خراش دادن وب جمع آوری کرد. علاوه بر این، ما ۳۰۰۰ نظر آنلاین در مورد اسباب بازی های LEGO از JD.com جمع آوری کردیم.
۳٫۲٫ طبقه بندی بر اساس مدل کانو
ما ۱۹ نیاز کاربر را با استفاده از پرسشنامه مبتنی بر مدل کانو بررسی کردیم و آنها را بر اساس نتایج طبقه بندی کردیم. مطالعه شامل مراحل زیر بود.
در مرحله بعد، پرسشنامه آنلاین را منتشر کردیم و پاسخها را با استفاده از پلتفرم Credamo جمعآوری کردیم. یکصد و دو شرکت کننده معتبر (۳۲ مرد و ۷۰ زن) با میانگین سنی ۲۵/۲ ± ۴۵/۲۳ سال برای این مطالعه انتخاب شدند. همه شرکتکنندگان معیارهای نسل Z را داشتند. در میان آنها، ۹۰٫۲۰٪ (۹۲ نفر) گزارش دادند که اسباببازیهای LEGO را خریداری کردهاند، که نشاندهنده نمایندگی بالای نمونه است.
۳٫۳٫ پیش پردازش و برچسب گذاری مجموعه داده
در فرآیند برچسبگذاری دستی، هدف اصلی ما حاشیهنویسی مجموعه دادهها بر اساس مقولههای متمایز نیازهای کاربر است که طبق مدل کانو شناسایی شدهاند. در این مطالعه، ما از چهار نوع برجسته نیاز کاربر استفاده کردیم: نیازهای جذاب، نیازهای تک بعدی، نیازهای ضروری و نیازهای بی تفاوت. در نتیجه، برچسبگذاری ما این برچسب چهار طبقهبندی را در خود جای داد. این دسته بندی دلخواه نبود. در کاربردهای عملی و تحقیقات آکادمیک، انتظار می رود نیازهای کاربران به چهار دسته بالا طبقه بندی شوند. بروز مقوله های دیگر، مانند نیازهای معکوس و گزینه های مشکوک، نسبتاً نادر است.
ابتدا، دادههای تکراری را در بررسیها حذف کردیم و کاراکترهای بیفایده (از جمله حروف انگلیسی، اعداد، شکلکها و علائم نقطهگذاری) را حذف کردیم. سپس با استفاده از ابزار تقسیمبندی کلمات چینی Jieba در پایتون برای بخشبندی متن، کلمات توقف و کم فرکانس (کلمات با فرکانس کمتر از ۱۰ در همه متون) را حذف کردیم تا فایل پیشپردازش اولیه را به دست آوریم و دادهها را از ۳۷۶۰ به ۳۷۶۰ کاهش دهیم. ۲۷۹۵ رکورد. در نهایت هر متن را بر اساس مدل کانو برچسب گذاری کردیم. علاوه بر این، ما تمام فضاهای متنی مجموعه داده را حذف کردیم تا مجموعه داده دیگری تولید کنیم. این کار میتواند گزینههای بیشتری را برای مدل یادگیری عمیق ارائه دهد، که میتواند بر اساس کلمات یا شخصیتها آموزش داده شود.
پس از پیش پردازش و برچسب گذاری مجموعه داده، دو نسخه به دست آوردیم، یکی با فاصله متنی و دیگری بدون. این دو مجموعه داده برای آموزش مدل استفاده خواهند شد.
۳٫۴٫ مدل های یادگیری عمیق برای طبقه بندی متن
بر اساس مدل و حالت آموزش با بالاترین دقت، ما یک ابزار طبقهبندی متن کاربرپسند برای کمک به کاربران مبتدی در طبقهبندی خودکار نیازهای کاربر ایجاد کردیم. در حالی که ابزار موجود چینی-متن-طبقه بندی (CTC)-PyTorch یک طبقه بندی کننده متن چینی همه منظوره است، ابزار ما برای دسته بندی متن بر اساس نیازهای کاربر، همانطور که در مدل Kano تعریف شده است، به خوبی تنظیم شده است. این شامل دسته بندی های سفارشی ساخته شده یعنی نیازهای ضروری، جذاب، تک بعدی و بی تفاوت است که به ویژه برای تحقیقات UX مرتبط هستند. هنگام دریافت متنی که نمایانگر بازخورد یا نظرات کاربر در مورد محصولات است، این ابزار دسته بندی مربوط به نیاز کاربر و احتمال آن را برای چهار نوع نمایش می دهد.
۳٫۵٫ ارزیابی قابلیت استفاده
۳٫۵٫۱٫ شرکت کنندگان
چهل شرکتکننده (۱۹ مرد و ۲۱ زن) با میانگین سنی ۰۸/۳ ± ۶۵/۲۲ سال برای این مطالعه انتخاب شدند. آنها دانشجویان مقطع کارشناسی در دوره “تفکر طراحی” و دانشجویان کارشناسی ارشد در دوره “بنیاد UX” در موسسه ما بودند. همه شرکتکنندگان در UX مبتدی بودند و هیچ تجربه کاری مرتبطی نداشتند، اما برخی از روشهای کلاسیک تحقیق کاربر را آموخته بودند. ۴۰ شرکت کننده به طور تصادفی به هشت گروه پنج نفره تقسیم شدند (روش نمودار میل معمولاً یک کار تیمی است). چهار گروه ابتدا بهطور تصادفی انتخاب شدند تا از ابزار طبقهبندی متن استفاده کنند و سپس از روش نمودار میل کلاسیک برای طبقهبندی نیازهای کاربر استفاده کنند. چهار گروه باقی مانده ابتدا از روش نمودار میل و به دنبال آن ابزار طبقه بندی متن استفاده کردند.
۳٫۵٫۲٫ مواد و ابزار
مواد و ابزار مورد استفاده در این آزمایش را می توان به سه بخش اصلی تقسیم کرد:
۳٫۵٫۳٫ طراحی تجربی
پس از تکمیل مرحله آماده سازی، از چهار شرکت کننده گروه دعوت شد تا ابتدا از روش نمودار میل ترکیبی برای طبقه بندی استفاده کنند. آنها از ابزار تخته سفید آنلاین از پیش آماده شده، Boardmix، برای آزمایش استفاده کردند. این کار را می توان به سه بخش تقسیم کرد: اول، شرکت کنندگان باید متن را از فایل اکسل در بلوک های مستطیلی زرد قرار می دادند. سپس، آنها این مستطیل های زرد را بر اساس شباهت ساختاری یا محتوایی گروه بندی کردند و نیازهای مشترک خود را در مستطیل های صورتی نوشتند. در نهایت، آنها این مستطیل های صورتی را بیشتر اصلاح کردند و اشتراکات آنها را در مستطیل های آبی ثبت کردند.
پس از تکمیل کار طبقه بندی با استفاده از نمودار میل، از هر شرکت کننده خواسته شد تا یک پرسشنامه آنلاین را تکمیل کند.
پس از استراحت کافی، از شرکت کنندگان خواسته شد تا از ابزار تحلیل متن برای طبقه بندی استفاده کنند. این کار را نیز می توان به سه بخش تقسیم کرد. ابتدا، شرکتکنندگان برای دسترسی به ابزار طبقهبندی که ما توسعه دادهایم، باید پیوند صفحه وب را باز کنند. سپس متون مورد نیاز کاربران را از فایل اکسل در ابزار جایگذاری کردند. در نهایت روی “submit” کلیک کردند و دسته بندی های حاصل را در فایل اکسل ثبت کردند.
پس از انجام این کار، از شرکت کنندگان خواسته شد که همان پرسشنامه آنلاین را تکمیل کنند.
۳٫۵٫۴٫ تحلیل داده ها
نمونه های جفت شده تیبرای تعیین اینکه آیا تفاوت معنی داری بین دو روش بر اساس داده های جمع آوری شده از NASA-TLX و UEQ وجود دارد یا خیر، استفاده شد.
۵٫ بحث
این مطالعه به دو حوزه کلیدی کمک می کند. در مرحله اول، یک ابزار طبقهبندی متن جدید را معرفی میکند که از مدل Kano و فناوری یادگیری عمیق برای دستهبندی نیازهای کاربر به طور کارآمد، با کاربردهای بالقوه در آموزش استفاده میکند. این مطالعه ۱۹ نیاز کاربر را از کاربران نسل Z اسباببازیهای LEGO از طریق مصاحبه و خزیدن در وب جمعآوری کرد. متعاقباً، محققین با استفاده از پرسشنامه مبتنی بر مدل کانو، این نیازها را به چهار دسته تقسیم کردند که شامل دو نیاز ضروری، دو نیاز تک بعدی، سیزده نیاز جذاب و یک نیاز بی تفاوت است. بر اساس نتایج طبقه بندی، یک مجموعه داده از طریق پیش پردازش و برچسب گذاری بیش از ۳۰۰۰ بررسی آنلاین ایجاد شد. سپس محققان از هفت مدل یادگیری عمیق برای آموزش و پیشبینی دادهها استفاده کردند که مدل RCNN به عنوان مؤثرترین آنها شناسایی شد. با استفاده از این مدل، محققان یک ابزار طبقهبندی متن گرافیکی ایجاد کردند که دستهبندی متناظر و احتمال متن ورودی کاربر را با توجه به مدل کانو به طور دقیق خروجی میدهد. با ادغام این ابزار در برنامههای درسی طراحی UX، مربیان میتوانند فرآیند یادگیری را برای دانشآموزان تسهیل کرده و به آنها کمک کنند تا اهمیت طبقهبندی نیازهای کاربران را درک کنند و روشی کاربردی و کارآمد برای استفاده از مدل کانو در پروژههای خود ارائه دهند. در مرحله دوم، این مطالعه یک تست قابلیت استفاده بر روی ابزار توسعه یافته انجام داد و پتانسیل آن را به عنوان یک منبع آموزشی برای دوره های طراحی UX برجسته کرد. نتایج نشان داد که این ابزار در شش بعد و در سه کیفیت UEQ بهتر از روش نمودار میل سنتی عمل میکند که نشاندهنده UX برتر است. علاوه بر این، این مطالعه از NASA-TLX برای اندازه گیری بار کار استفاده کرد. نتایج نشان داد که ابزار دارای سطوح پایینتری از تقاضای ذهنی، تقاضای فیزیکی، تقاضای زمانی، عملکرد، تلاش و ناامیدی نسبت به نمودار میل است که نشاندهنده حجم کاری کمتر است. علاوه بر این، نمره NPS 23 نگرش مثبت کلی شرکت کنندگان را نسبت به روش نشان داد. این یافتهها نشان میدهد که ابزار توسعهیافته این پتانسیل را دارد که افزودهای ارزشمند برای ابزارهای طبقهبندی متن باشد و میتواند طبقهبندی کارآمد نیازهای کاربر را با UX برتر برای اهداف آموزشی تسهیل کند.
هنگام تجزیه و تحلیل دلایل این نتایج، متوجه شدیم که جذابیت بالاتر ابزار ما در مقایسه با روشهای نمودار میل سنتی را میتوان به رابط کاربر پسند آن و ادغام فناوریهای پرطرفدار مرتبط با هوش مصنوعی و تجزیه و تحلیل متن نسبت داد. وضوح، کارایی و قابلیت اطمینان بالاتر آن ممکن است ناشی از توانایی آن در ارائه خروجی های احتمالی و طبقه بندی واضح، سریع و سازگار باشد. در مقابل، روش نمودار میل، که به جای دستهبندی، بر خوشهبندی متکی است، فاقد پشتوانه تصمیمگیری واضح است که به طور بالقوه منجر به وضوح، کارایی و قابلیت اطمینان کمتر میشود. این عوامل به عملکرد برتر ابزار ما کمک می کند. علاوه بر این، تحریک و تازگی بیشتر ابزار ما می تواند به دلیل ترکیب نوآورانه آن از مدل Kano با روش های تجزیه و تحلیل متن باشد که دیدگاه جدیدی را برای کاربران به ارمغان می آورد. این عوامل به کیفیت برتر لذت ابزار ما کمک می کند. از دیدگاه NASA-TLX، تقاضاها و تلاشهای ذهنی و فیزیکی کمتر این ابزار احتمالاً به دلیل مکانیسم ورودی ساده آن است که منجر به نتایج فوری میشود، در مقایسه با فرآیند شناختی بیشتر نیازهای خوشهبندی و پالایش با استفاده از نمودارهای میل ترکیبی. بر خلاف نتایج ذهنی و متفاوت نمودارهای میل ترکیبی، عملکرد پایین تر ابزار (مقادیر پایین نشان دهنده عملکرد بهتر) را می توان به نتایج قطعی و قابل اعتماد آن نسبت داد. در نهایت، سطح ناامیدی پایینتر ابزار میتواند به دلیل توانایی ثابت آن در طبقهبندی نیازها باشد، و از ابهامی که میتواند با نمودارهای وابستگی رخ دهد اجتناب کند. NPS بالاتر برای ابزار ما را می توان با تجربه کاربری برتر و بار کار کمتر در مقایسه با نمودارهای تمایل توضیح داد.
با این حال، مطالعه حاضر دارای چندین محدودیت است. اولاً، مطالعه ما شامل برچسب زدن دستی نظرات آنلاین برای یک دوره خاص بود که به زمان حساس و کار فشرده است. ثانیا، ویژگی های ابزاری که ما توسعه داده ایم نسبتاً محدود است. بنابراین، ما قصد داریم ویژگیهای بیشتری را در آینده اضافه کنیم، مانند ثبت خودکار دستههای متن ورودی و خروجی در یک جدول یا اجازه دادن به کاربران برای ارائه بازخورد به عنوان مبنایی برای یادگیری تقویتی.
۶٫ نتیجه گیری
نتایج ارزیابی قابلیت استفاده نشان میدهد که طراحان مبتدی UX ابزار طبقهبندی نیاز کاربر را به طور قابلتوجهی بهتر از روش نمودار میل نسبت به جذابیت، واضح بودن، کارایی، قابلیت اطمینان، تحریک و تازگی یافتهاند. علاوه بر این، این ابزار نمرات کمتری را در تقاضای ذهنی، تقاضای فیزیکی، تقاضای موقت، عملکرد، تلاش و سطوح سرخوردگی در مقایسه با روش نمودار میل نشان داد. علاوه بر این، این ابزار به امتیاز خالص تبلیغ کننده (NPS) بالاتری دست یافت. این نتایج بهطور قانعکنندهای برتری ابزار خودکار را نسبت به روش نمودار میل نشان میدهد و بر اهمیت ارائه طراحان UX تازهکار با ابزار طبقهبندی نیازهای کاربر مؤثر تأکید میکند. ابزار خودکار، با تجربه کاربری پیشرفته و کاهش حجم کار، به عنوان یک منبع آموزشی امیدوارکننده در طراحی UX ظاهر می شود. درک مدل کانو و تحلیل متن را ساده می کند، به ویژه برای مبتدیان مفید است. رابط کاربری کارآمد و کاربرپسند و استقبال مثبت نشان داده شده توسط NPS پتانسیل آن را برای آموزش UX برجسته می کند.
نکته اساسی ما این است که محققان باید رابطه هماهنگتری بین هوش مصنوعی و کاربران ایجاد کنند و دستاوردهای هوش مصنوعی را در زمینههای مختلف قابل دسترستر کنند. یک رابط تعاملی ساده می تواند UX (جذابیت، سودمندی و ارزش لذت جویانه) را افزایش دهد و حجم کار را کاهش دهد. در آینده، بهبود UX در عین همزیستی با هوش مصنوعی، هم یک چالش و هم فرصت است.
منبع: https://www.mdpi.com/2673-2688/5/1/18