در Timemelters، زمان یک بند کفش است. خم می شود و می پیچد. کاری که با یک قسمت از توری انجام داده اید می تواند به روش های غیرعادی روی قسمت های دیگر تأثیر بگذارد. شما حلقه میگیرید، اما گرهها و غرغرها و درهمرفتگیها نیز وجود دارد. گاهی اوقات شما کمان می گیرید.
گوش بده. همین دیروز – دیروز در دنیای واقعی – داشتم از تپه ای برفی بالا می دویدم – این قسمت در دنیای واقعی نبود – و دیدم یک سری دشمن جلوتر از من بودند که به یکی از دوستانم که هیچ دفاعی نداشت بسته بودند. اگر دوستم بمیرد، بد است: بازی تمام شد. من خارج از برد و مانا بودم، اما به اندازه کافی نزدیک بودم که توجه دشمنانم را جلب کنم و آنها شروع به دویدن به سمت من کردند. دستهایم که گیج شده بودند، صفحهکلید را ترک کردند: تقریباً تسلیم شده بودم. و سپس من حیرت زده تماشا کردم که یک نفر کاملاً جدید وارد قاب شد و با سرعت تمام دشمنان مرده را از بین برد. پلک زدم. دوستم که هیچ دفاعی نداشت زنده ماند. من که از مانا خارج شده بودم زنده ماندم. و کسی که به کمک ما آمده بود… من بودم؟ من زودتر من از حدود پنج دقیقه پیش. به Timemelters خوش آمدید.
برای چنین بازی پیچیده زمانی، بیایید با کمی بازگشت شروع کنیم. نه به قرن شانزدهم، جایی که Timemelters در اسکاتلندی مملو از آزمایشات جادوگران و پارانویای ماوراء طبیعی می گذرد، اما به Sang-Froid: Tales of Werewolves، یک ترکیب استراتژی-اکشن فوق العاده عجیب و غریب از سال ۲۰۱۳ برمی گردیم. Sang-Froid یک بازی مناسب است. شاهکار اگر از من بپرسید، شاهکار عجیبی است که آن را حتی بهتر می کند. شما در نقش یک چوببر بازی میکنید که فکر میکنم خواهرش مورد هدف شیطان قرار گرفته است. هر شب شیطان گرگهایی را میفرستد تا به مزرعه شما حمله کنند، بنابراین شما تلههایی قرار میدهید، دفاعی میگذارید، و همچنین در زمان واقعی دور مفصل میدوید و با تبر به اطراف این جانوران میکوبید. در طول روز، برای به دست آوردن پول برای ساختن تله ها و تله های دفاعی خود برای شب پیش رو کار می کنید.
تریلر TimeMelters
این جادویی است، واقعاً چنین است. این یک بازی تاکتیکی است – با گرگها به سمت مرکز مزرعه شما، و حلقه در حال گسترش تلههایی که میگذارید، تقریباً یک بازی دفاع از برج است. اما این یک بازی اکشن بیدرنگ نیز هست، زیرا وقتی آن گرگها ظاهر میشوند، با آنها در برف هستید، به حرفهایشان گوش میدهید، آنها را با فریاد و عطرتان به نقاطی هدایت میکنید که میتوانید آنها را انجام دهید. این یک بازی درباره بودن است. بیش از حد کشیده، تقریبا دائما خسته. و نشاط آور است.
و Timemelters تقریباً دنبالهای است. برخی از همان توسعه دهندگان را دارد که برای تشکیل یک استودیوی جدید از هم جدا شده اند، و ایده های مشابه زیادی دارد، اما آنها تکامل یافته و دگرگون شده اند. کبک قرن ۱۹ در چنگ جادوگران و ارواح به اسکاتلند قدیمی تبدیل شده است. مزرعه جای خود را به بسیاری از نقشه های مختلف داده است زیرا شما بین شهرهای کوچک و مزارع و ارگ ها به این سو و آن سو مسابقه می دهید. گرگ ها با طیف وسیعی از هیولاهای الدریچ جایگزین شده اند – مانند پیاده ها، که به طور دسته جمعی می آیند، مانند طاعون، که جانوران خوک بزرگی هستند که باید از پشت به آنها شلیک کرد – و شما دیگر یک چوب بر نیستید. شما جادوگری هستید که زمان و مکان را کنترل می کنید – تا حدی.
من برای اولین بار ویدیوهایی را برای Timemelters زمانی دیدم که هنوز Wicca نامیده می شد، و یکی از هیجان انگیزترین چشم اندازهایی است که تا به حال شاهد آن بوده ام. از یک نمای استراتژیک از یک نقشه شروع کنید، با یک doodad برای محافظت در مرکز و تعداد زیادی از خطوط قرمز همگرا – مسیرهایی که دشمنان قرار است به سمت doodad طی کنند. تا اینجا، سانگ فروید. اما پس از آن شما به عنوان یک جادوگر وارد عمل می شوید و اکنون بسیار بیشتر از یک تبر دارید. میتوانید به دستهای از دشمنان حمله کنید و سپس توقف کنید، زمان را به عقب برگردانید و در کنار پژواک خود که به تازگی ضبط کردهاید بجنگید. دو، سه، چهار برابر قدرت شلیک. میتوانید سنگها را جادو کنید تا دیوارهایی ایجاد کنید که بر مسیرهایی که توسط دشمنان پیشروی شما طی میشوند تأثیر میگذارند و به شما امکان میدهند آنها را کانالیزه کنید، دستهبندی کنید. شما می توانید درختان را جادو کنید که تبدیل به برجک های دوکی بزرگ می شوند و هر چیزی را که زیر شاخه های آنها راه می رود می کشند و به شما اهدافی می دهند تا دشمنان خود را به سمت آنها هدایت کنید. میتوانید طلسمهایی را قرار دهید که افراد بد را با گرهها به زمین ببندد، یا شیطان آتشی را بر روی آنها آزاد کند و آنها را بادبادک کند، حتی زمانی که آنها را کمکم کند، یا یک گلوله آینهای عظیم از مرگ را احضار کنید. یا میتوانید دستهای از دایرههای سنگی را روی نقشهها شلیک کنید، که به شما امکان میدهد تقریباً فوراً بین آنها حرکت کنید و فضا را در یک توپ کاغذی مچاله کنید به همان اندازه که پژواکهای شما قبلاً زمان را مچاله کرده است.



در واقع این آخرین عنصر بود که بیش از همه مرا غافلگیر کرد و هر زمان که Timemelters را بازی میکنم همچنان من را متحیر میکند. دایره های سنگی در نقاط خاصی روی نقشه قرار می گیرند و برای فعال کردن آنها باید طلسم کنید. با این حال، هنگامی که این کار را انجام دادید، وارد یک سیستم پورتال می شوید که به شما امکان می دهد بین این نقاط به سرعت حرکت کنید. با این حال، بسیار مهم است که آنی نیست. شما هنوز زمانی را صرف سفر در فضای خالی سفید بین هر درگاه سنگی می کنید. زمانی که در آن چیزهای بدی در آن میدان اتفاق می افتد، اما همچنین زمانی که می توانید از آن استفاده کنید. در یکی از بازی های هفته گذشته، من در مانایی که حمله اولیه ام را کنترل می کرد ضعیف بودم و تعداد زیادی دشمن داشتم که باید از شر آنها خلاص می شدم. کاری که من انجام دادم به طرز مبتکرانه ای بزدلانه بود، حتی اگر شبیه به تقلب باشد. تا زمانی که مانا تمام میشد شلیک میکردم و در حالی که شارژ میکردم به داخل درگاه فرو میرفتم، اما مطمئن بودم که دشمنانم نمیتوانند دنبال کنند. بعد با عجله بیرون میرفتم و وقتی علاقهشان را از دست میدادند و سرگردان بودند، دوباره به آنها حمله میکردم. تکرار.
تکرار. Timemelters امروز بسیار آن بازی است که Wicca قول داده بود باشد، اما زمان زیادی در حال توسعه است و دیگر آنقدر که به نظر می رسد طاقت فرسا نیست. دشمنان و مهارت ها به آرامی و با دقت معرفی می شوند. در ابتدا تنها چیزی که باید بدانید این است که شما یک جادوگر هستید با جادوهای قدرتمند اما فقط ۱ نقطه ضربه – اولین باری که آسیب می بینید خواهید مرد. سپس در مورد کرههای مانا که میتوانید از دشمنان سرنگون شده جمعآوری کنید، یاد میگیرید که به شما امکان میدهند حرکات خاصی مانند جادو کردن درختان و سنگها را تقویت کنید و ممکن است شما را به سمت حمله به دشمنان خود در یک دنباله خاص سوق دهد. سپس در مورد ایجاد پژواک و اینکه این کار با دشمنانی که با آن روبرو هستید چه می کند آشنا می شوید. شما یاد می گیرید که چگونه در حلقه دوم، زمانی که قبلاً یک پژواک از خود گذاشته اید، بازی دشمنانی را مشخص می کند که در حال حاضر هنوز زنده هستند اما پژواک شما به زودی برای کشتن آنها خواهد رسید. شما در مورد اعوجاج زمان یاد می گیرید، یعنی زمانی که در یک حلقه فعلی، واقعیت یک پژواک در حلقه گذشته را تغییر می دهید، دشمنانی را که قرار بود بکشند، یا دشمنان جدیدی را آزاد می کنید که اکنون پژواک را قبل از اتمام اولیه خود خواهند کشت. حلقه سپس در مورد محافظت از NPC های شکننده یاد می گیرید و سپس یاد می گیرید…


به بعد. در اواسط بازی، من به طرز شگفت انگیزی بیش از حد قدرت داشتم. من نه یک بلکه دو حمله اصلی داشتم که هر کدام به روشهای متفاوتی انجام میشدند، و دو مجموعه متفاوت از طلسمها. من میتوانستم پژواکهایی ایجاد کنم و بین دایرههای سنگی در فضای غیراقلیدسی Pac-Man یا هر چیزی که هست هجوم بیاورم، اما میتوانم موقتاً به گرگ تبدیل شوم تا دشمنان گذشته را از بین ببرم و آن بدجنسهایی را که فقط از پشت میتوان کشتند، درآورم.
با این حال، بسیار مهم است که بازی نیز تکامل یافته بود، با استفاده از راه اندازی ساده برج دفاعی و ایجاد ماموریت های اسکورت، حالت های گروه گروهی، و باس ها. در یکی از سطوح به یاد ماندنی، من از یک متحد از یک ساحل رودخانه محافظت می کردم در حالی که دشمنان به سوی دیگر حمله می کردند – و هیچ راهی برای عبور از رودخانه برای درگیری مستقیم وجود نداشت. دیگری رئیسی داشت که به چهار قسمت تقسیم می شد که هر کدام باید همزمان کشته می شدند، به این معنی که من باید از پژواک هایم استفاده می کردم تا به چهار قسمت رئیس که در یک نقشه بزرگ پراکنده شده بودند برسم، اما همچنین مجبور بودم زمان پرواز و زمان رسیدن را در نظر بگیرید، تا چهار حمله مختلف را در دنیایی که قبلاً فضا و زمان را آنقدر در هم پیچیده بودم، همگامسازی کنید تا دوباره آنها را از هم جدا کنم.
البته بسیاری از بازی ها می توانند پیچیده باشند. و بخشهای مختلف Timemelters چیزهایی هستند که قبلاً دیدهام. مثلاً ایجاد پژواک ایدهای است که میتوانید در بازی به نام Time Rifters و در شماره قدیمی Capy Super Time Force نیز بیابید. اما چند عنصر با Timemelters ترکیب می شوند تا آن را به درستی برای من خاص کنند. قطعات آن دوست داشتنی است، اما به طور مداوم بیشتر از قطعات آن است.

یکی از این عناصر نقشهها هستند که هم تکههای ناهموار دوستداشتنی از طبیعت Highland هستند و هم پیچ و خمهای پیچیده پر از احتمالات، جایی که دشمنان میتوانند مسیرشان را تغییر دهند، اشتباه پا بگیرند، منحرف شوند، اما شما هم میتوانید راه خود را بهطور بدی گم کنید که فقط نسخه قبلی خود که قبلاً فراموش کرده بودید می تواند به کمک شما بیاید. (در نوع خود نیز زیباست. Timemelters یک بازی جذاب به نظر می رسد – شخصیت ها چهره های رنگارنگ و سایه دار شخصیت های ادوارد هاپر را دارند – اما حس آن نسبت به طبیعت فوق العاده است. طبیعت اینجا وقتی که شما از آن عبور می کنید به سختی از هم جدا می شود. برف خرد می شود. زیر پاهای شما شب است با آتش یک روستای سوزان که با نزدیک شدن شما جرقه هایی را از میان درختان می فرستد. افرادی که این کار را ساخته اند زمان زیادی را در خلوتی که در اطراف درختان می یابید سپری کرده اند.)
یکی دیگر از عناصری که باعث میشود همه چیز کار کند این است که Timemelters میداند چیست، و حس بسیار واضحی از خود دارد. این استراتژی، تاکتیک ها، و اقدام در زمان واقعی، برنامه ریزی و اجرای عرق کرده است. اما یک قدم به عقب برگرد و این نیز فقط پازل و مبارزه است. هر نقشه یک معما برای حل و مبارزه ارائه می دهد که باید برای حل پازل به کار گرفته شود. این برخوردها است، اما همچنین انتخاب شما در مورد نحوه، زمان، مکان و تعداد کپی از خودتان. بازی همه اینها را تا حدی میفهمد که هر سطح را با تنظیمات معما و مبارزه درجهبندی میکند و چون بازی متوجه میشود در مورد چیست، شما نیز خواهید فهمید. و به این ترتیب معما را حل می کنید، با نبرد مبارزه می کنید و سپس برمی گردید تا ببینید آیا می توانید آن را به روش دیگری نیز انجام دهید. و یک راه متفاوت دیگر؟

عنصر نهایی این است که این جهان، که به نظر می رسد در تسخیر قدرت های جادویی شکستن بازی است، مرزهای روشنی در کنار اهداف روشن خود دارد. هر سطح به شما می گوید که چه چیزی در خطر است: از این شخص محافظت کنید، همه این چیزها را بکشید، به این نقطه برسید. اما همچنین قوانین روشنی برای آنچه در جدول زمانی و آنچه خارج از آن قرار دارد دارد. پورتال ها را باز کنید و همیشه باز خواهند بود. یک درخت را پنج دقیقه در یک حلقه جادو کنید، و باید پنج دقیقه بعد از شروع دوباره اکو صبر کنید تا درخت دوباره جادو شود. این واقعیت که شما فقط یک HP دارید بسیار واضح است: وقتی زنده هستید یا فوراً مرده اید، هیچ چیز بدی وجود ندارد. این واقعیت که بازی هم درگیر اعوجاج زمان است و هم میتواند شما را متوجه اثرات اعوجاج زمان کند، به خود این امکان را میدهد که اعوجاج زمانی به یک مکانیک تبدیل شود. این یک بازی وحشی است که توسط برخی تفکرات بسیار واضح تقویت شده است.
و نتیجه نهایی، برای من، این است که مانند یک جعبه شنی واقعی است. هر سطح، حتی آنهایی که در ابتدا بسیار زیاد هستند، به اندازه کافی بازیگوش هستند که بتوانم پس از شکست دوباره به آن بازگردم و فقط با متغیرها درگیر باشم تا زمانی که راه جدیدی به جلو پیدا کنم. شاید اولین اکو خود را صرف جمع آوری تمام منابعی کنم که می توانم تا بتوانم طلسم ها را در اکو دوم آزاد کنم. شاید همه را به اینجا هدایت کنم و بعداً – و زودتر – برگردم تا همه آنها را انجام دهم. هفته گذشته در نیمه شب از خواب بیدار شدم – در دنیای واقعی – و متوجه شدم که می توانم یک نقطه تله پورت قرار دهم نکته ای در نقشه که من حتی در نظر نگرفته بودم و بازی را کاملاً باز می کرد. بازی ای که به رویاهای شما راه پیدا می کند؟ بله لطفا.
من فکر می کنم جعبه های شنی کمی شبیه تست رورشاخ بازی هستند. این اصطلاح برای بازیکنان مختلف به معنای چیزهای متفاوتی است و مردم به شیوههای مختلفی به بازیهای sandbox واکنش نشان میدهند. اما Timemelters نوع ماسهبازی من است: مخاطرات واضح هستند، ابزارها به طرز شگفتانگیزی قدرتمند هستند، و اغلب فقط گیجکننده هستند، و شما همیشه در کنترل هستید و همیشه در آستانه از دست دادن کنترل هستید. مانند سانگ فروید قبل از آن، Timemelters بهترین نوع دوست برای من بوده است. من را به چالش می کشد. بعضی وقتا منو گیج میکنه اما چیزهای من را که نمی توانستم تصور کنم را نشان می دهد و سپس به من اجازه می دهد آنها را انجام دهم. و وقتی گیر میکنم، اغلب میبینم که شکلی در افق میدوید تا به من کمک کند – و این شکل من هستم.
یک کپی از Timemelters برای بررسی توسط Autoexec Games ارائه شده است.
منبع: https://www.eurogamer.net/timemelters-review?utm_source=feed&utm_medium=rss&utm_campaign=feed