تطبیق پذیری، تطبیق پذیری و توانایی ChatGPT برای تقلید از سبک های مختلف نوشتاری باعث شده است که ChatGPT در حوزه های مختلف نوشتاری قابل استفاده باشد. [۱۰]. در حوزه تولید محتوای نوشتار خلاق، ChatGPT را می توان برای نوشتن شعر، داستان، آهنگ و فیلمنامه برای فیلمنامه استفاده کرد. [۱۱,۱۲]. علاوه بر این، ChatGPT نیز به طور فزاینده ای در زمینه آموزش عالی استفاده می شود، جایی که می تواند بهره وری و کارایی یادگیری را افزایش دهد. [۱۳]. کاربردهای آن از تسهیل طوفان فکری و ارائه نمونه هایی از سبک ها و ساختارهای نوشتاری تا ارائه بازخورد در مورد نوشتن دانش آموزان و کمک به مقاله نویسی را شامل می شود. [۱۴]. علاوه بر این، ChatGPT می تواند برای دانش آموزانی که به زبانی غیر از زبان مادری خود می نویسند با کمک به ترجمه متن از یک زبان به زبان دیگر و ارائه پیشنهادهایی برای ساختار جمله و واژگان مفید باشد. [۱۵]. با این حال، ادغام ChatGPT در زمینه آموزش عالی بدون چالش نیست. در بین مربیان، ظرفیت ابزار برای تکمیل تکالیف کتبی منجر به نگرانی در مورد سرقت ادبی و تقلب به کمک هوش مصنوعی شده است. [۱۶]. در نتیجه، برخی از دانشگاهها و مدارس با اعمال ممنوعیت بر ابزارهای هوش مصنوعی مانند ChatGPT واکنش نشان دادهاند. [۱۷].
در قلمرو نوشتار علمی، ChatGPT ابزار امیدوارکننده ای را به محققان ارائه می دهد تا فرآیند نوشتن علمی را ساده کنند. [۱۰]. ChatGPT در تولید ایده های تحقیقاتی، کمک به بررسی ادبیات و تهیه پیش نویس مقالات تحقیقاتی مهارت بالایی دارد. [۱۸,۱۹]. علیرغم استفاده از آن بدون خطر نیست، زیرا گاهی اوقات ممکن است محتوای نادرست تولید کند و ارجاعات جعلی ارائه کند، ChatGPT به طور فزاینده ای به عنوان یک دستیار نویسندگی قدرتمند در جامعه علمی با پتانسیل ایجاد انقلاب در دانشگاه و انتشارات علمی شناخته می شود. [۲۰]. کارکرد ابزارهای خودکارسازی آماده سازی دست نوشته های علمی، برخی از محققان را بر آن داشته است تا با درگیر کردن ChatGPT در نگارش مقاله علمی، پتانسیل کامل ChatGPT را در نوشتن آکادمیک بررسی کنند. به عنوان مثال، King و ChatGPT [21] از ماهیت تعاملی ChatGPT استفاده کردند و تحقیقات خود را به عنوان یک گفتگو در نظر گرفتند و ChatGPT را بر آن داشت تا پاراگراف هایی را در مورد موضوعات مختلف تولید کند. به طور مشابه، ChatGPT به عنوان یکی از نویسندگان در یک مقاله تحقیقاتی دیدگاه پزشکی معرفی شده است [۲۲]. افزایش اخیر در انتشارات علمی با ChatGPT که به عنوان یک نویسنده مشترک ذکر شده است، بحث هایی را در جامعه دانشگاهی در مورد مناسب بودن اعتبار دادن به ابزارهای هوش مصنوعی مانند ChatGPT به عنوان نویسندگان مشترک در نشریات علمی برانگیخته است. [۲۳].
در حال حاضر، بسیاری از مجلات علمی دستورالعمل های استانداردی برای محتوای تولید شده توسط هوش مصنوعی در مقالات علمی صادر نکرده اند. با این حال، درخواست ها برای دستورالعمل ها و خط مشی ها در حال افزایش است زیرا موضوع قابل تشخیص بودن متن تولید شده با هوش مصنوعی در ادبیات دانشگاهی به طور فزاینده ای آشکار می شود و نگرانی ها در مورد تألیف و سوءرفتار علمی مطرح می شود. برای مثال، مشخص شد که بازبینهای انسانی تنها ۶۸ درصد از چکیدهها را که توسط ChatGPT تولید شدهاند، به درستی شناسایی کردهاند، که بر پتانسیل محتوای تولید شده توسط هوش مصنوعی برای محو کردن خطوط تألیف و اصالت در نوشتههای علمی تاکید میکند. [۲۴]. همچنین مشاهده شده است که نویسندگان ممکن است به دلایل مختلف در اعتراف به استفاده از ابزارهای هوش مصنوعی تردید کنند. دراکسلر و همکاران در مطالعات خود. [۲۵] نشان داد که اگرچه نویسندگان انسانی خود را صاحب متون تولید شده با هوش مصنوعی نمی دانند، اما تمایلی به اعلام عمومی نویسندگی هوش مصنوعی ندارند – پدیده ای که تحت عنوان اثر AI Ghostwriter مورد بحث قرار می گیرد. محققان از مجلات می خواهند تا نسبت مقالاتی که حاوی محتوای تولید شده توسط هوش مصنوعی هستند را افشا کنند و دستورالعمل هایی را برای استفاده از هوش مصنوعی در نوشته های علمی منتشر کنند. [۲۶,۲۷]. واکنش مجلات و ناشران دانشگاهی متفاوت است، به طوری که برخی، مانند Science و همه مجلات Springer-Nature، هوش مصنوعی یا LLM را به عنوان نویسنده در اظهارات خود حذف می کنند. [۲۳,۲۸]در حالی که دیگران، مانند Nature و Sage، استفاده از هوش مصنوعی را به عنوان یک ابزار می پذیرند اما نه به عنوان یک نویسنده مشترک. [۲۹,۳۰]. علیرغم این تغییرات در سیاستهای مجلات، به نظر میرسد اکثر مجلات با ممنوعیت شدید استفاده از فناوری هوش مصنوعی برای نوشتن یا ویرایش نسخههای خطی مخالف هستند و به نظر میرسد در مورد اهمیت افشای استفاده از فناوری هوش مصنوعی مطابق با اصول اخلاقی، اتفاق نظر وجود دارد. صراحت، صداقت، شفافیت و تخصیص عادلانه اعتبار در وهله اول [۳۱]. برخی از علما [۳۲] استدلال میکنند که ابزارهای هوش مصنوعی مانند ChatGPT در حال حاضر معیارهای نویسندگی را برآورده میکنند یا در آینده خواهند داشت و ادعا میکنند که هوش مصنوعی از نقش خود به عنوان ابزاری فراتر رفته است تا به طور فزایندهای به عنوان شریک مشترک انسانها در فرآیند نوشتن ظاهر شود. در نتیجه، این سوال پیش میآید که آیا باید ChatGPT را دقیقاً به عنوان یک شریک در نوشتن نیز ببینیم و بشناسیم. نکته مهم، با توجه به اینکه یک هوش مصنوعی نمیتواند مسئول کارهایی باشد که انجام میدهد، تشخیص هوش مصنوعی در نوشتههای علمی به معنای تعیین نویسندگی نیست، بلکه به معنای افشای استفاده از هوش مصنوعی در مقاله علمی است، همانطور که در مقالات اخیر برجسته شده است. به عنوان مثال، رجوع کنید. [۳۳]). اخیراً اهمیت افشای استفاده از هوش مصنوعی در نوشتارهای علمی، به ویژه با گزارشهایی مبنی بر پس گرفتن مقالات علمی به دلیل نگرانی در مورد استفاده از هوش مصنوعی بدون اعلام، آشکار شده است.
منبع: https://www.mdpi.com/2673-2688/5/3/65