Hitting the Books: Kathy Sullivan ناسا و پیشرفت در بهداشت شخصی مداری

ناسا در چند دهه اول وجود خود، مظهر یک باشگاه اولد بویز بود. درجات فضانوردان آن منحصراً از برنامه‌های آزمایشی آزمایشی نیروهای مسلح که در آن زمان منحصراً توسط مردان کار می‌کردند، استخراج می‌شد. هنگامی که سالی راید، جودی رسنیک، کتی سالیوان، آنا فیشر، مارگارت “ریا” سدون و شانون لوسید در برنامه در سال ۱۹۷۸ پذیرفته شدند، سقف های شیشه ای تنها چیزهایی نبودند که شکسته شدند – سیستم های پرواز فضایی متعددی باید مورد ارزیابی مجدد قرار می گرفتند تا با تنوع بیشتری سازگار شوند. نیروی کار که در شش: داستان ناگفته اولین زن فضانورد آمریکا، لورن گراش، روزنامه‌نگار، آزمایش‌ها و چالش‌های متعددی را که این زنان با آن‌ها روبرو بودند – از تبعیض جنسی نهادی گرفته تا آموزش بقای پایدار و هدایت فشارهای شخصی که زندگی عمومی یک فضانورد مستلزم آن است – در تلاش برای رسیدن به مدار توصیف می‌کند.

اسکریبنر

اقتباس شده از شش: داستان ناگفته اولین زن فضانورد آمریکا توسط لورن گراش حق چاپ © ۲۰۲۳ توسط لورن گراش. گزیده شده با اجازه Scribner، یکی از بخش های Simon & Schuster, Inc.


بر فراز کوه‌های چیسوس که در سراسر پارک ملی بیگ بند در غرب تگزاس، کتی گسترده شده‌اند [Sullivan, PhD, third woman to fly in space and future head of the NOAA] در صندلی عقب هواپیمای شناسایی WB-57F ناسا هنگام بالا رفتن از آسمان نشسته بود. خلبان، جیم کورکوفسکی، هنگام صعود جت، چشم خود را به ارتفاع سنج جت نگاه داشت. آنها فقط شصت هزار پا را پشت سر گذاشته بودند، و بلند شدنشان تمام نشده بود. ارتفاع سرگیجه‌آوری بالا بود، اما هواپیما برای مقابله با چنین افراطی‌ها ساخته شده بود.

در داخل کابین، کتی و جیم هر دو آماده بودند. آنها به طور کامل در لباس های فشار در ارتفاع بالا نیروی هوایی تجهیز شده بودند. برای ناظر آموزش ندیده، این دنده تقریباً شبیه لباس فضایی واقعی به نظر می رسید. هر مجموعه شامل یک لباس تیره حجیم، با دستکش های ضخیم و کلاه ضخیم بود. این ترکیب برای اعمال فشار به بدن طراحی شده بود، زیرا هوا در ارتفاعات رقیق شده و عملکرد بدن انسان را تقریبا غیرممکن می‌کرد.

این دو در نهایت به ارتفاع هدف خود رسیدند: ۶۳۳۰۰ فوت. در آن ارتفاع، لباس های فشاری آنها موضوع مرگ و زندگی بود. فشار هوای اطراف آنقدر پایین بود که اگر بدنشان بدون محافظت بماند، خونشان شروع به جوشیدن می کرد. اما با پوشیدن لباس‌ها، این یک اکتشاف تحقیقاتی بدون حادثه بود. کتی با یک دوربین تخصصی مادون قرمز که می‌توانست عکس‌های رنگی تولید کند، عکس می‌گرفت و همچنین زمین‌های دوردست را در طول موج‌های مختلف نور اسکن می‌کرد.

آنها فقط یک ساعت و نیم را در بیگ بند سپری کردند و پرواز در مجموع فقط چهار ساعت به طول انجامید. در حالی که ممکن است پروازی سریع و آسان به نظر می رسید، کتی زمانی که در ۱ ژوئیه ۱۹۷۹ به آن ارتفاع نهایی بالای تگزاس غربی رسید، تاریخ را ثبت کرد. در آن لحظه، او بالاتر از هر زن دیگری پرواز کرد و رکورد غیررسمی هوانوردی جهان را ثبت کرد.

مأموریت آموزش با WB-57 در ابتدا او را ترسانده بود، اما کتی به عشق آن هواپیماهای بلند پرواز پایان داد. کتی گفت: “این بسیار سرگرم کننده بود، به غیر از این نگرانی کمی مبهم که “امیدوارم این به این معنی نباشد که من از روی زمین سقوط می کنم.” این مأموریت او را در پروازهای شمال به آلاسکا و از جنوب به پرو برد. همانطور که او امیدوار بود، او صلاحیت کامل برای پوشیدن لباس های فشار نیروی هوایی را دریافت کرد و اولین زنی شد که این کار را انجام داد. به زودی، پوشیدن یک کت و شلوار تمام بدن که برای زنده نگه داشتن او طراحی شده بود، طبیعت دوم او شد.

مقامات ناسا همچنین به دنبال او بودند تا قطعه جدیدی از تجهیزاتی را که برای فضانوردان آینده شاتل توسعه می‌دادند، آزمایش کند، تجهیزاتی که به مردم اجازه می‌دهد در فضا احساس آرامش کنند. در دوران آپولو و جمینی، ناسا دستگاه نسبتاً پیچیده‌ای را برای فضانوردان ایجاد کرد تا با لباس پرواز خود ادرار کنند. این در اصل یک کاف لاستیکی انعطاف پذیر بود که در اطراف آلت تناسلی قرار می گرفت و سپس به یک کیسه جمع آوری متصل می شد. سرآستین‌های کاندوم‌مانند به‌صورت «کوچک»، «متوسط» و «بزرگ» بودند (اگرچه مایکل کالینز ادعا کرد که فضانوردان اصطلاحات خود را به آن‌ها داده‌اند: «بسیار بزرگ»، «بسیار بزرگ» و «باور نکردنی»). مطمئناً این یک سیستم بدون خطا نبود. ادرار اغلب از زیر غلاف خارج می شود.

مطمئناً با ورود زنان به سپاه فضانوردان، دستبندها کارساز نبودند. در حالی که شاتل فضایی یک توالت فانتزی جدید برای استفاده مردان و زنان داشت، فضانوردان هنوز برای زمانی که ساعت‌ها روی صندلی‌های خود بسته بودند و در انتظار پرتاب یا ورود مجدد بودند، نیاز به خروجی داشتند. و اگر قرار بود یکی از زنان پیاده روی فضایی انجام دهد، به نوعی وسیله در آن ساعات شناور نیاز داشت. بنابراین، مهندسان ناسا تنه مهاری یکبار مصرف (DACT) را ایجاد کردند. در ابتدایی ترین شکل آن بود. . . یک پوشک در مواردی که فضانوردان نیاز به ادرار کردن در حالی که دور از دسترس توالت بودند، راه حل آسانی بود. این برای جذب مواد مدفوع نیز طراحی شده بود، اگرچه زنان احتمالاً ترجیح دادند برای رسیدن به مدار منتظر بمانند.

کتی بهترین کسی بود که آن را آزمایش کرد. اغلب در طول پرواز در ارتفاع بالا، او ساعت‌ها در لباس فشاری خود گیر می‌افتد و شرایط آزمایشی عالی را برای تجزیه و تحلیل دوام DACT ایجاد می‌کرد. مثل یک طلسم کار کرد. و اگرچه اولین پروازهای مرد شاتل به سرآستین چسبیدند، اما در نهایت DACT به تجهیزات استاندارد برای همه تبدیل شد.

پس از انباشته شدن صدها ساعت در این لباس‌های فشار، کتی امیدوار بود که از تجربیات خود در یک مأموریت پروازی استفاده کند، کاری که ممکن است به او اجازه دهد روزی خارج از شاتل فضایی قدم بزند. از شانس و اقبال، او یک روز بعد از ظهر در سالن ورزشی JSC با Bruce McCandless II برخورد کرد. او مردی بود که می دانست چه زمانی پای پیاده روی فضایی به میان می آید. مقامات ناسا او را مسئول توسعه تمام مراحل و پروتکل های راهپیمایی فضایی کرده بودند و گاهی به نظر می رسید که او در استخرهای ناسا زندگی می کند. به علاوه، او همیشه یکی از همکلاسی های کتی را برای انجام دویدن های شبیه سازی شده با او در تانک ها اجباری می کرد. کتی می خواست نفر بعدی باشد. تا آنجایی که می‌توانست، از او خواست تا او را برای تمرین بعدی‌اش در نظر بگیرد.

کار کرد. بروس از کتی دعوت کرد تا او را به مرکز پرواز فضایی مارشال در آلاباما همراهی کند تا در تانک آنجا شیرجه بزند. این دو در حال کار بر روی تکنیک های راهپیمایی فضایی هستند که ممکن است روزی برای جمع آوری یک ایستگاه فضایی استفاده شود. با این حال، لباس‌های شاتل فضایی هنوز برای استفاده آماده نشده بودند. کتی مجبور شد کت و شلوار پیت کنراد، ماه‌نورد آپولو را بپوشد، درست مانند کاری که آنا در طول شبیه‌سازی پیاده‌روی فضایی‌اش انجام داده بود. اما در حالی که کت و شلوار آنا کوچک را می بلعید، برای کتی کمی کوچک بود، حدود یک اینچ. وقتی آن را پوشید، کت و شلوار به شانه هایش ضربه زد، در حالی که به نظر می رسید قسمت هایی از آن به سینه و پشت او فرو رفته بود. سعی کرد بایستد و تقریبا بیهوش شد. تمام توان او را می طلبید تا به سمت استخر برود قبل از اینکه داخل مخزن بیفتد. در محیط بی وزن شبیه سازی شده، درد بلافاصله تبخیر شد. اما هنوز هم یک درس مهم در مورد اندازه لباس فضایی بود. اگر قرار است پیاده‌روی فضایی کار کند، لباس‌ها باید کاملاً متناسب با پوشندگانشان باشند.

جلسه ممکن است دردناک شروع شده باشد، اما زمانی که او شروع به دستکاری ابزارها کرد و فهمید که چگونه با بازوهایش مانور دهد تا بقیه بدنش را جابجا کند، قلاب شد. او به قدری عاشق پیاده روی فضایی بود که در طول تمرین ده ها شیرجه تمرینی دیگر انجام داد.

اما تمرین در استخر کافی نبود. او می خواست به مداری برود.

این مقاله در ابتدا در Engadget در https://www.engadget.com/hitting-the-books-the-six-loren-grush-scribner-143032524.html?src=rss ظاهر شد


منبع: https://www.engadget.com/hitting-the-books-the-six-loren-grush-scribner-143032524.html?src=rss

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *