گودزیلا در آستانه تولد ۷۰ سالگی خود، اکنون یک ستاره تلویزیونی است. به جز نه واقعا. Monarch: Legacy of Monstersکه در اوایل این ماه در Apple TV+ نمایش داده شد، در به اصطلاح MonsterVerse اتفاق میافتد، که همان تداوم فیلمهای اخیر آمریکایی با حضور خزنده رادیواکتیو، دشمن شبیهشکن او، کونگ، و برخی جانوران بهاندازه آسمانخراش است. اما خود G-man به ندرت درگیر است. او فقط برای چند دقیقه در طول فصل ۱۰ قسمتی ظاهر می شود، گویی برای یک فیلم کوتاه به صورت قراردادی ظاهر می شود. می بینید پادشاه در واقع نمایش گودزیلا نیست. از زیرنویس که بگذریم، کمتر یک ملودرام هیولا است تا یک ملودرام گروهی در مورد شکارچیان هیولاهای خوش دست که چمدان های خانوادگی خود را انجام می دهند.
اوایل پاییز امسال، طاووس نسخه صفحه نمایش کوچک خود را از یک ملک با صفحه نمایش بزرگ برای اولین بار ارائه کرد. پسندیدن پادشاه، The Continental: From the World of John Wick یک قسمت اسپین آف، یک قسمت پیش درآمد است – یک سریال پخش محدود که داستان پس زمینه وینستون اسکات، مالک هتل نازک فیلم های جان ویک را پر می کند. اما ویک در هیچ کجای نمایش یافت نمی شود. و آنهایی که به بازی فشار می آوردند و انتظار بیشتری از اکشن های آکروباتیک و کهن الگوهای خوش طعمی را داشتند که مشخصه وسایل نقلیه بازیگر او هستند، در عوض با یک ملودرام گروهی دیگر روبرو شدند، این ملودرام در برابر یک نیویورک بد بو دهه ۱۹۷۰ و فقط به صورت دوره ای با کونگ فو جان می بخشد.
هر دو نمایش نمونهای از یک روند دلهرهآور در انطباق بین رسانهها هستند: تبدیل پالپ به صابون، نوعی فیلتر کردن ژانر برای مشترکان استریم. گودزیلا و جان ویک در پرده های سینمایی، ضرب و شتم تماشایی شرق-ملاقات-غرب را ارائه می دهند که نویدبخش (گاهی اوقات به معنای واقعی کلمه) سرگرمی های مارمولکی است. اما تلویزیون برای هیولای افسانه ای که به جاذبه افسانه ای تبدیل شده و مرد، اسطوره، افسانه بسیار کوچک است. جذابیت این نمادها برای مطابقت با خواسته های یک سریال محدود، با اکثر لذت های B آنها در قربانگاه فرمول پرستیژ تلویزیون قربانی شده است. گاب های زیادی وجود دارد، شخصیت های زیادی، درگیری های بین فردی سریالی زیادی وجود دارد.

همانطور که مدیران تلویزیون جرأت می کردند بپرسند، چنین تغییراتی در سال ۲۰۲۳ رایج بود “چه می شود اگر مور مور شدن بود چیزهای غریب? و «اگر ادگار آلن پو برایش می نوشت چه می شد جانشینی? سال در تلویزیون مسلماً با پرمخاطب ترین مثال آغاز شد: اقتباس HBO از بازی ویدیویی پلی استیشن آخرین ما، که به سرعت تبدیل به یک حس انتقادی و رتبه بندی می شود. به طور کلی، این یک بازگویی وفادارانه بود و بیشتر نکات اصلی داستان را در ۹ قسمت از تلویزیون هفتگی پخش کرد. این یک جهش بزرگ نبود: بازیای که داستان سرایی مشهور آن پس از انتشار یک دهه پیش با تلویزیون پرستیژ مقایسه میشد، احتمالاً همیشه قرار بود به تلویزیون معتبر تبدیل شود.
با این حال، اگر HBO آخرین ما ویژگیهای زیارت بینالمللی جوئل و الی را حفظ کرد، همچنین بسیاری از عناصر ژانری را که به طرز مثمر ثمری پیوند و غوطهور شدن دنیای سقوطشده آن را بالا میبرد، از بین برد. نیل دراکمن، خالق این فیلم، در ساختن داستان برای کابل ممتاز، نشان داد که چقدر این چیزها – ترسناک زامبیها، اقدام غیرقانونی مخفیانه – برای کیمیاگری شاهکار Naughty Dog او بسیار مهم است. این نمایش مانند یک برش تمام عیار است که از هیجاناتش هرس شده است تا طعم خوشرنگتر مثلاً یک شش فوت زیر پنکه. مثل این است که یک استیک سفارش دهید و به جای آن یک بشقاب تزئینی «تشکیل شده» بگیرید.
HBO مسلماً در این زمینه از ژانرهای بدون ژانر پیشرو است. آیا به آن برمی گردد بازی تاج و تختیک موفقیت تعیینکننده دوران که از پرفروشترینهای جورج آرآر مارتین برای ساخت نوع جدیدی از حماسه فانتزی «بزرگسالان» برای عصر تلویزیون اوج استفاده کرد؟ تاج و تخت گفت شما می توانید اژدها و زامبی و جادو داشته باشید و همچنان حماسه ای گسترده و شخصیت محور با ابعاد تولستوی را تعریف کنید. در سطحی ترین اصطلاح، پرسید “چه می شود اگر”. ارباب حلقه ها بود سیم? از آن زمان تاکنون، شبکهها به دنبال آن نوع سر و صداهای بازتعریفکننده زیتگیست بودهاند، تا حدی با این تعجب که چگونه میتوان ویژگیهای دوستداشتنی مانند گودزیلا و جان ویک را برای بینندگان معمولی که به دنبال وسواس یکشنبهشب بعدی خود برای بحث در مورد آبسردکن هستند، دلپذیر ساخت.

البته بدون شک مزایای بودجه ای برای این رویکرد وجود دارد. فیلمبرداری افرادی که در حال صحبت کردن هستند همیشه راهی مقرون به صرفه برای انجام مطالبی در اندازه فیلم با هزینه تلویزیون است. آ آخرین نفر از ما که تا حد زیادی دور زد و خورد با مردگان را قطع می کند، الف گودزیلا که گودزیلا و دوستان را تا حد زیادی از دوربین دور نگه می دارد، الف جان ویک که به صورت دریبی و بیحرکتی به الاغ میپردازد – اینها تصورات مجدد مقرون به صرفه هستند. دو مورد آخر همچنین موفق می شوند یک داستان جدید را مستقیماً به بلاک باسترهای مرتبط گره بزنند بدون اینکه تداوم بصری را کاملاً نقض کنند. هیچ کدام پادشاه نه قاره ای ظاهر ارزانی که برای تلویزیون ساخته شده است، احتمالاً به این دلیل که آنها در عینک صرفه جویی می کنند و ارزش تولید بسیار بالایی دارند.
با این حال، شاید دلیل واقعی اینکه سازندگان تلویزیون به ساختن چیزی پرحرف و «زمین دار» و سنگین از فضاهای محبوب فیلم B ادامه می دهند این است که زمان زیادی برای اشغال دارند. تماشا کردن پادشاهبه سختی می توان احساس کرد که داستان ۱۰ قسمت طول می کشد تا ۱۰ قسمت طول بکشد. تقاضا برای مقدار معینی از محتوای جریانی ماهیت آن محتوا را تعیین می کند. آیا می توانید ۱۰ ساعت گودزیلا توکیو را ویران کنید؟ شاید، اما این به منابع عظیم و همت خلاقانه نیاز دارد تا لاگین لاگین فیلم کایجو از مرز دو ساعت گذشته باشد. سازندگان در مواجهه با یک فصل کامل از تلویزیون برای پر کردن، مانند یک دانش آموز دبیرستانی تلاش می کنند تا به تعداد کلمات مورد نیاز مقاله خود برسند. طرح از پادشاه از نظر ساختاری درهم پیچیده است – نیم قرن را در بر می گیرد و یک درام خانوادگی بین نسلی را روایت می کند – بدون اینکه هرگز پیچیده شود. فلاش بک های طولانی قسمت مانند پرکننده دراماتیک است.
البته دلیلی وجود ندارد که ما نتوانیم بازسازی های بلندپروازانه تلویزیونی در ژانرها داشته باشیم. اگر می خواهید این داستان ها را به صفحه نمایش کوچک منتقل کنید، چرا کاری متفاوت با آنها انجام ندهید؟ HBO با تفکر خارج از جعبه و راهروی ضرب المثل فروشگاه ویدیو موفق شده است. اینگونه است که ما یک اقتباس مغزی و جعبه ای معمایی از دیگ قابلمه ربات های قاتل مایکل کرایتون به دست آوردیم. وست ورلد و الف نگهبانان در دنیایی بدون ابرقهرمانان. هر دوی این نمایشها جذابیت ژانر اصلی مطالب منبع خود را از مخاطبان خود سلب کردند، اما چیزی منحصر به فرد را در جای خود ارائه کردند.

به جای قلاب های کم پشتی که رها می کنند، نمایش ها چگونه هستند پادشاه و قاره ای پیشنهاد؟ اغلب، بسیاری از شخصیتهای لاغر در ملودرامهای نازک در حال حرکت هستند. هیچکس داخل نیست پادشاه (نه، حتی آن مردی که به طور مشترک توسط کرت و وایات راسل بازی می شود) به اندازه کافی جالب است که شما را فراموش کند که چقدر از زمانی که گودزیلا برای پا گذاشتن روی چیزی ظاهر شده است، می گذرد. و هیچکس داخل نیست قاره ایکه مانند یک بازگشت عمومی به عقب المور لئونارد بازی میکند، به اندازهای جالب است که شما را از دست دادن قدرت ستارهای کیانو ریوز یا هر یک از رزمیکارانی که در فیلمهای ویک با او میجنگد، باز دارد. در همین حال، هر دو نمایش نشان می دهند که یک طرح ناچیز بهتر از یک طرح کسل کننده است. برای از بین بردن لذت از دنیایی که در آن هر تماشاگر در واقع یک قاتل آموزش دیده مرگبار است یا دنیایی که موجودات ماقبل تاریخ مانند کوه ها در آن ظاهر می شوند، به تلاش واقعی نیاز است.
گودزیلا بدون گودزیلا یک فرض غیرقابل اجرا نیست. جان ویک بدون جان ویک هم نیست. اما برای تقلیل این فرنچایزهای محبوب و افسانهای به ماشینهای داستانی صرف، ساختن چند قسمت از سریالهای پرمعنا به صورت مبهم در کلید توهو یا کیانو، سوءاستفاده از برند است. وقتی چکش باشی، تمام دنیا یک میخ است. و هنگامی که شما یک مدیر تلویزیون هستید، هر فرضیه ژانر جالبی را می توان به چیزی قابل خوردن تبدیل کرد، ویژگی های بدنام آن را کاهش داد و به خوراکی برای صف “توصیه شده برای شما” تبدیل کرد.
Monarch: Legacy of Monsters اکنون در حال پخش است Apple TV+. The Continental: From the World of John Wick اکنون در حال پخش است طاووس. آخرین ما اکنون در حال پخش است حداکثر.
هر دو نمایش نمونهای از یک روند دلهرهآور در انطباق بین رسانهها هستند: تبدیل پالپ به صابون، نوعی فیلتر کردن ژانر برای مشترکان استریم. گودزیلا و جان ویک در پرده های سینمایی، ضرب و شتم تماشایی شرق-ملاقات-غرب را ارائه می دهند که نویدبخش (گاهی اوقات به معنای واقعی کلمه) سرگرمی های مارمولکی است. اما تلویزیون برای هیولای افسانه ای که به جاذبه افسانه ای تبدیل شده و مرد، اسطوره، افسانه بسیار کوچک است. جذابیت این نمادها برای مطابقت با خواسته های یک سریال محدود، با اکثر لذت های B آنها در قربانگاه فرمول پرستیژ تلویزیون قربانی شده است. گاب های زیادی وجود دارد، شخصیت های زیادی، درگیری های بین فردی سریالی زیادی وجود دارد.
منبع: https://www.digitaltrends.com/movies/pulp-prestige-2023-monarch-continental-last-of-us/