چرا Catching Fire همچنان بهترین فیلم Hunger Games است

فرانچایز بازی‌های گرسنگی با اکران دوباره به سینماها بازگشته است The Hunger Games: The Ballad of Songbirds & Snakes. داستان ۶۰ سال قبل از اینکه کتنیس اوردین پا به عرصه بگذارد، داستان یک کوریولانوس اسنو جوان را دنبال می‌کند که به شخصیتی تبدیل می‌شود که طرفداران دوست داشتند در حماسه اصلی از آن متنفر باشند. اگر چه جامد، اگر بیش از حد پر شده و نقص داشته باشد، تصنیف پرندگان آوازخوان و مارها به هیچ وجه به سطح تترالوژی اصلی که در آن بازی می کند، نزدیک نیست جنیفر لارنس برنده اسکار به عنوان تیرانداز سرکش زیرا، در حالی که در یک جهان تنظیم شده است و اکثر مضامین یکسانی دارد، تصنیف تمام تفاوت‌های ظریف و داستان‌گویی تأثیرگذار را که «بازی‌های گرسنگی» را به چنین پدیده‌ای تبدیل کرده بود، از دست می‌دهد.

مانند آتیش گرفتن ۱۰ ساله می شود و با تصنیف پرندگان آوازخوان و مارها در سینماها، زمان عالی برای نگاه کردن به میراث فیلم ۲۰۱۳ است. زمان چیزی جز مهربانی با او نبوده است آتیش گرفتنآن را نه تنها به عنوان برنده بلامنازع نبرد YA بلکه به عنوان یک فیلم تقریباً بی نقص برای زمان و مکان خود تثبیت می کند.

دیوانگی YA

تصویر از طریق Summit Entertainment

فهمیدن آتیش گرفتنموفقیت و میراث بی‌نظیر آن، ابتدا باید زمینه‌ای را که در آن اکران شد، درک کرد. ژانر YA قوی بود اما نه یک ژانر. هری پاتر فانتزی‌تر از YA بود، مانند پرسی جکسون، نارنیا و همه کپی‌کننده‌های دیگری که دنبال تاج پسری که زندگی می‌کردند. نماینده اصلی ژانر YA و فرنچایزی که واقعاً آن را به جریان اصلی رساند، بود گرگ و میش.

زمان کافی برای اعتراف ما گذشته است فیلم های گرگ و میش فقط بد نیستند؛ خداییش افتضاحن آنها نادرست ساخته شده اند، با سرعت وحشتناکی، و کاملا احمقانه هستند. رابرت پتینسون و کریستن استوارت، نامزد جایزه اسکار، در ایفای نقش‌هایی که در آن نقش دارند، خوب عمل می‌کنند، اما هر چیز دیگری در مورد فیلم‌ها، از جمله همبازی‌هایشان، وحشتناک است. فیلم‌های گرگ و میش بی‌رحمانه هستند، و حتی نوستالژی هم نمی‌تواند شما را به غیر این باور کند. در هر صورت، تماشای مجدد آنها اکنون به شما کمک می کند تا متوجه شوید که آنها چقدر خجالت آور هستند. اشتباه نکنید، آنها هنوز هم زمان سرگرم کننده ای هستند، اما به ندرت کسی آنها را تماشا می کند و چیزی غیر از ترسیدن احساس می کند.

وارد بازی های گرسنگیفیلمی که زیر و بم سیاسی و اجتماعی خود را در آستین خود می پوشاند و استعدادی را که یک بار در یک نسل به عنوان قهرمان داستان به نمایش می گذارد. بازی های گرسنگی ماه ها بعد بیرون آمد The Twilight Saga: Breaking Dawn – Part 1، احتمالاً بدترین ورودی در حماسه خون آشام ها است. چون YA خالص و بدون تقلب بود، بازی های گرسنگی به عنوان وارث منطقی فردی که به زودی از بین می رود دیده می شد گرگ و میشو اگر آن را ارتقاء بنامیم سخاوتمندانه خواهد بود. بازی های گرسنگی به خودی خود فیلم خوبی است اما در کنار گرگ و میشاین مرزی استادانه است.

مردی در فیلم The Hunger Games Catching Fire دست زنی را گرفته است.
لاینزگیت

تماشاگران با اشتیاق پاسخ دادند. اشتیاق منتقدان و بینندگان برای تصدیق وجود داشت بازی های گرسنگی، اولین فیلم واقعا عالی YA. کتنیس اوردین به تنهایی این ژانر را قانونی کرد و ثابت کرد که داستان‌های نوجوان محور می‌توانند همان سرگرمی «بالا» را ارائه دهند که در دهه ۲۰۱۰ بسیار محبوب شد و همه چیز تازه شروع شده بود. یک سال بعد آتیش گرفتن از حسن نیت سلف خود سرمایه گذاری کرد و بلافاصله به اوج ژانر YA تبدیل شد. اگر بازی های گرسنگی بر همتایان خود غلبه کرد، آتیش گرفتن آشکارا آنها را کوتوله کرد.

تحلیل ژانر YA دشوار نیست. فیلم‌های YA از عشق به فضای دیستوپیایی گرفته تا تمایل به انتخاب استعدادهای جوان واقعاً چشمگیر، همه از یک پارچه بریده شده‌اند – پارچه The Hunger Games، و به طور خاص، آتیش گرفتن. دومین مدخل در حماسه کتنیس همه انتظارات و مرزها را زیر پا گذاشت و روایتی متفکرانه، هیجان‌انگیز و فوق‌العاده قانع‌کننده را تولید کرد که می‌توانست در بین بهترین فیلم‌های سال ۲۰۱۴ جای بگیرد، و منظور من این است که یک‌جانبه است. نگاه کنید نامزدهای بهترین فیلم ۲۰۱۴و به من بگو آتیش گرفتن حداقل از نیمی از آنها بهتر نیست. این واقعیت که یک فیلم اکشن نوجوان محور و دیستوپیایی می‌تواند چنین واکنشی را از سوی منتقدان و تماشاگران برانگیزد، تأثیرگذار بود و باقی می‌ماند، به‌ویژه امروز که بلاک‌باسترها در تلاش هستند حتی به‌عنوان تلاش‌های سینمایی جدی گرفته شوند، چه رسد به آثار هنری اصیل. . .

بازیگران در آتش

مردم در یک میدان نبرد در بازی های گرسنگی: گرفتن آتش می ایستند.
لاینزگیت

در مورد آن بسیار گفته شده است آتیش گرفتننقاط قوت آن: طرح فشرده و سریع آن، افزایش سهام، و اضافه شدن خیره کننده برخی از بهترین شخصیت ها در بازی های گرسنگی. با این حال، من فکر می کنم آتیش گرفتنبزرگ ترین قدرت آن به بازیگران آن متکی است. این حماسه قبلاً توانایی خود را در جلب برخی از الهام‌بخش‌ترین انتخاب‌های بازیگری در بلاک‌باسترهای مدرن، از الیزابت بنکس گرفته تا صحنه‌ی دزدی استنلی توچی و البته خود جنیفر لارنس، ثابت کرده بود.

با این حال، آتیش گرفتن با بازیگران جدیدش همه چیز را به سطح جدیدی از خنکی رساند. شما فیلیپ سیمور هافمن و جفری رایت فقید را دارید که آن را به هم می زنند، به علاوه سام کلافلین برای نقش فینیک شیطان صفت. اما پس از آن شما به Jena Malone همیشه دست کم گرفته شده می رسید. سپس برمیگردی و لین کوهن را می بینی. و آن کیست که Wiress را بازی می کند؟ آماندا پلامر برنده جایزه امی؟! در حالی که فرنچایزهای دیگر نام های بزرگ را چپ و راست می کردند، آتیش گرفتن به بازیگران آشنا و در عین حال دست کم گرفته شده فرصتی برای درخشش می داد و ما برای آن بهتر بودیم.

مهمتر از آن، آتیش گرفتنبزرگترین پیروزی این است که کتنیس را به عنوان یک شخصیت واقعی، سه بعدی و الهام بخش تثبیت می کند و نه فقط یک شخصیت YA. بازی های گرسنگی شاید دختر را معرفی کرده باشد، اما آتیش گرفتن کاملاً به معنای واقعی کلمه او را روشن کرد. برای انجام این کار، فیلم دو کار حیاتی انجام می دهد. اول، دو رابطه پیچیده و جذاب حماسه را گسترش می دهد. برخلاف آنچه شما ممکن است فکر کنید، من در مورد کتنیس و پیتا صحبت نمی کنم، حتی بیشتر از کتنیس و گیل. بلکه منظورم کتنیس و هیمیچ و البته کتنیس و اسنو است.

کتنیس اوردین ستاره سری بازی های هانگر است و لارنس شجاعانه کشتی را هدایت می کند. با این حال، هر دو هیمیچ وودی هارلسون و اسنو رئیس جمهور دونالد ساترلند، بخش های مهمی از حماسه هستند. آتیش گرفتن هر دو رابطه را بررسی می‌کند، و در نتیجه نگاه‌های تازه و متفکرانه‌ای به پویایی سنتی مربی-مدیر و قهرمان-شرور می‌دهد. فیلم اول هایمیچ را به عنوان یک مربی معرفی می کند، اما آتیش گرفتن نقش خود را به دوست و همتای کتنیس گسترش می دهد. او ممکن است با تجربه تر باشد، اما او بالغ تر نیست. یک ریتم منحصر به فرد در تعامل آنها وجود دارد. شاید آنها به طور کامل یکدیگر را دوست نداشته باشند، اما آنها در کنار یکدیگر راحت هستند و چیزی را فراهم می کنند که هر دو سال ها به آن نیاز داشتند: آرامش. این یک رابطه فوق‌العاده تاثیرگذار و شگفت‌انگیز مهربان است که به قلب سریال تبدیل می‌شود.

از سوی دیگر، کتنیس و اسنو در یک رقص کنجکاو قفل شده اند. بیش از حد بر روی یکدیگر متمرکز شده‌اند که نمی‌توانند متوقف شوند، اما آنقدر خسته‌اند که نمی‌توانند ادامه دهند، هر دو شخصیت با احترام، اگر نه لزوما تحسین، روبروی یکدیگر قرار می‌گیرند. از آنجا که کتنیس – و خود لارنس – از سال‌هایش بزرگ‌تر است و اسنو/ساترلند هرگز با او به‌عنوان یک حریف شایسته رفتار نمی‌کند، رقابت آن‌ها شبیه رقابت نوجوانی نیست که با یک بزرگسال بسیار احمق می‌جنگد.

یک مرد و یک زن در بازی های گرسنگی: آتش گرفتن.
لاینزگیت

دومین کاری که فیلم برای تثبیت میراث کتنیس انجام می دهد این است که می پذیرد جنیفر لارنس بزرگترین دارایی آن است. عملکرد او کلید موفقیت فرنچایز است و او بهترین کار خود را در آن ارائه می دهد آتیش گرفتن. عاقلانه، او هرگز سعی نمی‌کند کتنیس را یک «برگزیده» بسازد، چه رسد به یک رهبر یا حتی یک شورشی. او فقط سعی می کند او را زنده کند. در اجرای او بی میلی وجود دارد، رواقیگری آمیخته با بیزاری به سختی خودپسندانه و دوز سنگینی از خشم. و با این حال، لارنس آنقدر متقاعد کننده، آنقدر غافلگیرکننده است که ما معتقدیم یک نوجوان می تواند چهره یک انقلاب شود. با این حال، این طلسم بسیار قوی بود، زیرا این فقط کتنیس نبود که به Mockingjay تبدیل شد. این خود جنیفر لارنس بود.

پسندیدن تصنیف پرندگان آوازخوان و مارها در شرف یادگیری است آتیش گرفتن باعث شد که این حماسه فقط زمانی کار کند که بر روی شانه های توانمند لارنس بلند شود. داستان و جهان‌سازی قانع‌کننده است، اما اگر لارنس در آن نباشد، آیا به پانم اهمیت می‌دهیم؟ پاسخ احتمالاً یک «نه» قاطع است.

زندگی یک پیروز

جاش هاچرسون، الیزابت بنکس و جنیفر لارنس در نقش پیتا، افی و کتنیس روی صحنه فیلم The Hunger Games Catching Fire.
تصویر از طریق Lionsgate

آتیش گرفتن از تله‌هایی که بسیاری از پروژه‌های YA با آن مواجه هستند، با دادن وقار و جاذبه به شخصیت‌های آن اجتناب می‌کند. با تکیه بر شهرت لارنس به عنوان یک هنرپیشه سرسخت با بلوغی فراتر از سال‌های زندگی‌اش، آتیش گرفتن محدودیت های YA را به چالش کشید و دوباره تعریف کرد. سوالی که اغلب در دیگر فیلم‌های مشابه پرسیده می‌شود این است که چگونه این نوجوانان به سختی آماده می‌توانند با دشمنان ظاهراً قدرتمندی که چیزی جز چند سلاح دست‌ساز و چند چتزپا به سختی پنهان شده، مقابله کنند؟

پاسخ این است که آنها ندارند. کتنیس با نمونه بودن جرقه شورش نکرد. او این کار را با پذیرفتن انسانیت خود و اثبات اینکه در عادی بودن قدرت وجود دارد، انجام داد. آتیش گرفتن ثابت می کند که بازی های گرسنگی یک داستان یک در برابر جهان نیست، بلکه داستانی است در مورد اینکه چگونه یک شخص می تواند بر کل مؤسسات تأثیر بگذارد.

در گذشته، چه آتیش گرفتن به دست آورد فوق العاده بود، به طوری که هالیوود را متقاعد کرد که ژانر YA معدن طلایی است که در انتظار بهره برداری است. به جز اینکه اینطور نبود – حتی دنباله های آن هم نمی توانست با موفقیت آن برابری کند، چه رسد به هر کپی کننده دیگری. آتیش گرفتن در زمان مناسب، با بازیگران مناسب و روایت مناسب ظاهر شد. این یک پیشرو بود که میله فوق العاده بالایی را تعیین کرد که هیچ کس دیگری با آن مطابقت نداشت. از بسیاری جهات آتیش گرفتن حماسه خود را برای شکست با اوج گرفتن خیلی زود راه اندازی کرد و تقریباً ژانر YA را حتی قبل از شروع زندگی مدفون کرد.

اما پس چی؟ آتیش گرفتن هرگز مدیون ژانر YA یا حتی فرنچایز آن نبود، فقط به خودش، و خدا را شکر به خاطر آن. کاری را که لازم بود با سر بالا انجام داد، چیزی که بسیاری از فیلم های پرفروش نمی توانند بگویند. و اکنون، ۱۰ سال بعد، او بالاخره از آن لذت می برد: زندگی یک پیروز.

بازی گرسنگی: ابتلا به آتش در حال پخش است طاووس.

توصیه های سردبیران







فهمیدن آتیش گرفتنموفقیت و میراث بی‌نظیر آن، ابتدا باید زمینه‌ای را که در آن اکران شد، درک کرد. ژانر YA قوی بود اما نه یک ژانر. هری پاتر فانتزی‌تر از YA بود، مانند پرسی جکسون، نارنیا و همه کپی‌کننده‌های دیگری که دنبال تاج پسری که زندگی می‌کردند. نماینده اصلی ژانر YA و فرنچایزی که واقعاً آن را به جریان اصلی رساند، بود گرگ و میش.


منبع: https://www.digitaltrends.com/movies/catching-fire-best-hunger-games-movie-ever/

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *