چرا بازی برای بازیکنان مبتلا به درد مزمن بسیار مهم است؟

چگونه می توان ارتباط برقرار کرد که زندگی در بدنی خصمانه و بی رحمانه چگونه است؟ این سوالی است که نوشتن چنین قطعه ای را آزار می دهد. با زبان نادرستی که برای توصیف طیفی از درد داریم که به همان اندازه نادرست است، تقریباً غیرممکن است که بتوانیم افرادی را که دردشان گذرا است درک کنیم که زندگی با دردی که فراگیر است و هرگز رها نمی‌شود، چگونه است.

کولو جونز “فکر می کنم مگر اینکه خودتان آن را تجربه کرده باشید.” یک سازنده محتوا که با نام helloitskolo کار می کندمی گوید: «قدردانی از انزوا و خستگی و کسالت ناشی از ناتوانی بسیار سخت است.

همانطور که کولو بیان می کند، درد مزمن بیشتر از درد است. این تلفات وجودی و همچنین فیزیکی را به دنبال دارد. از زیر این چتر درد مزمن است که ما واقعاً شروع به درک می‌کنیم که بازی‌های ویدیویی چقدر می‌توانند به عنوان حواس پرتی، به عنوان یک فرار، و به عنوان مرهمی برای دنیای واقعی صدمه باشند.

اگرچه نحوه صحبت ما در مورد درد مزمن اغلب نادقیق است، اما صحبت با بازیکنانی که درد مزمن دارند، موضوعات را در دیاپازون ناامید کننده عذاب ما متبلور می کند. دست‌ها، پشت‌ها، سفتی اینرسی، نیاز به خوابیدن به پشت، و موارد دیگر: رشته‌هایی از ثبات در بازی با درد مزمن که عدم دقت توانایی ما در توصیف آن را نشان می‌دهد.

کولو می گوید: «مشکل اصلی من گرفتن، گرفتن و له کردن دکمه است. آرویا، یک مدافع دسترسی و سازنده محتوادر مورد این صحبت می کند که چگونه، “حرکت یا سکون در مدت طولانی باعث می شود بدن من و به خصوص دست هایم درد بگیرد، یا به این دلیل که سفت می شوند یا این حرکت به نوعی مفاصل من را تحریک می کند.”


در بین همه دارندگان پلتفرم، نینتندو کمترین کار را از نظر دسترسی به دسترسی انجام می دهد – حتی زمانی که در حال به روز رسانی بازی منتشر شده در دهه ۱۹۹۰ است. | اعتبار تصویر: نینتندو

“آسیب” در اینجا یک نام اشتباه است که ناشی از روش ناکافی ترجمه درد خود به انگلیسی است. مثل ضربه زدن به آرنج یا ضربه زدن به انگشت پا درد ندارد. این سیستم ایمنی است که به سمت ما می چرخد، مفاصل و مهره های ما به آرامی با هم ترکیب می شوند، اعصاب ما دیگر بی صدا کار نمی کنند – همه در یک پارادوکس قرار گرفته اند که در آن حرکت و استراحت هر دو می توانند باعث درد شوند.

“خودایمنی خودم [sic] ربکا می‌گوید: «سیستم به بدن من حمله می‌کند، عمدتاً به ستون فقرات من، که باعث درد در تمام بدن من می‌شود. یک نویسنده آزاد که به عنوان نهاد عدالت جریان داردمفاصل او سفت شدند، به سختی قابل حرکت بودند و در لمس شدیداً گرم شدند.

در جایی که افراد توانا به ندرت به بدن خود توجه می کنند و واقعاً چقدر شکننده هستند، ما عمیقاً از هر اندام و مفصل و فیبر در هر زمان آگاه هستیم. حتی وقتی درد است به طور نسبی کوچک، آن را به سادگی بخشی از یک روند مداوم بدن ما است که در عذاب فریاد می زند.

ربکا می‌گوید: «درد کمی ممکن است مانع انجام کارها نشود. “این مقدار اندک روی هم انباشته می‌شود، مانند تپه‌ای که مدام خاک جمع می‌کند تا به اندازه یک آسمان‌خراش شود. درک اینکه چرا صرف نشستن پشت میز و تایپ کردن می‌تواند انجام کارهای کوچک مانند تمیز کردن آپارتمان یا تمیز کردن آپارتمان را سخت کند، برای مردم دشوار است. دندان های خود را مسواک بزنید یا زباله ها را بیرون بیاورید یا ماشین ظرفشویی را خالی کنید، اما زمانی که زندگی شما مملو از درد و ناراحتی ذهنی است، زمانی که به آن روزهایی می رسید که احساس خفگی می کنید، گاهی اوقات باید چیزهای کوچکی را فدای نگه داشتن کنید. خودت نفس میکشی.”

در آن روزها، بازی، اگر بتوانیم آن را انجام دهیم، تبدیل به یک حواس پرتی ارزشمند می شود. برای بیشتر، بازی به سادگی وصل کردن و بازی کردن است. برای ما، این پیچیده تر است. هم کولو و هم آرویا از کنترلر تطبیقی ​​مایکروسافت برای جابجایی ورودی ها از دست ها به پاهایشان استفاده می کنند. جاروس، یک مدیر جامعه در راو فیوری، Steam Deck را می ستاید – اگرچه به عنوان یک کمک دسترسی طراحی نشده است. او می‌گوید: «اکنون می‌توانم در رختخواب خم شوم و بدون نیاز به حضور پشت میز یا جلوی تلویزیون، بازی‌هایی را که دوست دارم انجام دهم، انجام دهم.


مرد عنکبوتی 2 پیتر پارکر با لباس داستان زندگی خمیده روی دودکش
Marvel’s Spider-Man 2 دارای ویژگی های دسترسی زیادی است، اما بسیاری از بازیکنان همچنان باید منتظر یک پچ در ماه دسامبر باشند تا بتوانند آن را بازی کنند. | اعتبار تصویر: Eurogamer/Insomniac Games.

برای بسیاری، تلاش برای ساختن تنظیمات بازی به گونه ای که به آنها اجازه دهد دراز بکشند بسیار مهم است، در حالی که جبران بخشی از فشار روی دست و پشت یک امر ضروری است. خیریه ها مانند افکت ویژه – که به کولو کمک کرد تا مجموعه‌ای را پیدا کند که برای او کارساز باشد – برای کاهش هزینه‌های غیرقابل دسترس‌پذیری تلاش کند، اگرچه تعداد کمی با ارزیابی جاروس موافق نیستند که «نیاز به اقتباس‌ها برای بازی به اندازه کافی سخت است بدون اینکه نیازی به سرقت از بانک برای استطاعت مالی آنها باشد. ”

هیچکدام از اینها از نظر زمینه درمانی نیز نیست. کولو می‌گوید: «این راه من است که سعی کنم راهی برای انجام بازی‌ای بیابم که کمترین آسیب ممکن را داشته باشد». “این امکان برای من وجود ندارد که بدون درد بازی کنم زیرا با درد مزمن دست و پنجه نرم می کنم و همیشه درد دارم. این یک مورد است که چگونه می توانم آن را کمترین درد و در نتیجه لذت بخش ترین بازی کنم؟”

هزینه، پیکربندی در حال تغییر با تغییر و تکامل درد مزمن ما، حتی عوارض احساسی یافتن تنظیمات در دسترس – این چیزی نیست که به راحتی انجام شود. کولو به من می‌گوید: «فکر نمی‌کنم اگر این کار من نبود، روی تنظیمات بازی دوام می‌آورم». “که واقعاً ناراحت کننده است؛ من از آن متنفرم.”

و آینده؟ این آسان است: ویژگی‌های بیشتر، کمک‌های بیشتر، و راه‌های بیشتری برای اجازه بازی به ما. اما آرویا تأکید می‌کند که این باید تکامل یابد تا جامع‌تر باشد. شاید انتخاب یک نقطه خاص در طیف درد و رسیدگی به آن کمتر دلهره آور باشد، اما آرویا معتقد است که تفکر گسترده تر “همچنین به شما این فرصت را می دهد که در روشی که با مشکلات موانع در بازی خود روبرو می شوید واقعا خلاق باشید. ”

همانطور که این رویکرد تکامل می یابد، شفافیتی که با آن اطلاعات دسترسی را ارائه می کنیم نیز باید تغییر کند. این که بدانیم دسترسی کجا و چگونه اجرا می‌شود – و صادقانه بگویم، کجا نیست – ترجیحاً زودتر از موعد به ما کمک می‌کند قبل از خرید یک بازی را انجام دهیم یا نه. وقتی بازی‌ها در سکوت حول قابلیت دسترسی پوشانده می‌شوند، مانند، به عنوان مثال، استارفیلد، این یک سوء تفاهم از خرید یک بازی چیست. این هرگز یک معامله ساده برای بازیکنان معلول نیست. کولو می گوید: «این یک تصمیم برنامه ریزی است. “این یک تصمیم بسیار ترسناک و تنهایی است.” دیدن اینکه دیگران، به خصوص دوستان، از یک بازی لذت می برند و نمی دانند که آیا می توانی آن را بازی کنی یا نه، منزوی است.

این انزوا سنگ بنای ناتوانی است، حتی برای کسانی که حلقه اجتماعی قوی دارند. می‌توانیم در مورد استراحت، قدم زدن، و کاهش فشار از طریق آماده‌سازی و ریکاوری به‌طور مشخص صحبت کنیم. اما ما به ندرت به این موضوع می پردازیم که این مراحل ضروری همیشه منزوی هستند. در شکاف‌های آن انزوا سکون بزرگ‌تر از آن چیزی است که هر فرد توانمندی نمی‌داند. وقتی سالم هستید، این فضای خالی به راحتی پر می شود، اما وقتی ناتوان هستید، این فضای خالی تبدیل به خلاء درد، خستگی و غیره می شود، علاوه بر این، فعالیت را می بلعد، مقاومت را مجازات می کند و ما را در جای خود ریشه می دهد.

این چیزی است که ما به اندازه کافی در مورد آن صحبت نمی کنیم – حتی در میان طرفداران دسترسی – و این است که معلول بودن چقدر خسته کننده است، چقدر این روزمرگی می تواند تنها و ترسناک باشد، و چقدر بازی در کاهش آن مهم می شود.

در بازی، چیزی تحریک‌کننده پیدا می‌کنیم که می‌تواند آن خلاء را بدون گرسنگی بیشتر از بین ببرد. تا زمانی که آن گستره ی گسست دنیوی را تجربه نکرده باشید، و دسترسی به آن چقدر می تواند ما را از تهوع آن بیرون بکشد، متوجه نخواهید شد که بازی چقدر می تواند مهم باشد.

کولو می‌گوید: «من فکر می‌کنم مردم به نوعی به بازی‌های پوه-پو دسترسی دارند. اما من فکر می‌کنم واقعاً مهم است که تأثیر مثبت عظیمی را که کاری که خودتان می‌توانید انجام دهید، به‌طور مستقل، می‌تواند برای شما به ارمغان بیاورد، نادیده نگیرید، وقتی در دنیایی زندگی می‌کنید که در آن چیزهایی وجود دارد که همیشه نمی‌توانید آن‌ها را مستقل انجام دهید.»

فکر می‌کنم این عدم همدلی ناشی از سوءتفاهم افراد توانمند از معنای بازی برای آنهاست. گیمرهای غیر معلول شایستگی بازی‌ها را به‌عنوان هنر استدلال می‌کنند، کتاب‌هایی در مورد آن می‌نویسند، مقاله‌هایی درباره موضوعات خاص بازی‌ها، سخنان طولانی اینترنتی درباره اهمیت فرهنگی آن می‌نویسند. اما تعداد کمی از آنها بینشی دارند که واقعاً آن را فراتر از یک سرگرمی ببینند. تفاوت کمی بین شیوه کلی نوشتن در مورد بازی ها و نوشتن در مورد ورزش، یا هنر، یا هر چیزی که از نظر فرهنگی مهم است، وجود دارد، اما تاثیر ملموس کمی بر دنیای اطراف ما دارد. من این را می دانم زیرا، قبل از میگرنی که من این را نوشتم تقریباً یک دهه پیش، من احتمالاً همینطور بودم.

زمینه ای که وجود ندارد، و به ویژه در بحث در مورد دسترسی وجود ندارد، این است که هیچ یک از اینها صرفاً در مورد توانایی انجام یک بازی نیست. درد به همان اندازه که غیرقابل درک است و همگانی است، و با این حال درد مزمن ما را بهتر از سایر افراد برای درک ویژگی‌های مرموزتر بازی قرار می‌دهد. مهم این نیست که بازی برای فرهنگ گسترده‌تر ما چه معنایی دارد، به معنای هنر نیست، بلکه به معنای آن است. ما. بازی یک راه نجات است، در مورد معاشرت و تعلق در منزوی ترین لحظات ما است، در مورد فرار – حتی برای مدت کوتاه – از درد، در مورد منحرف کردن ما از بدن هایی که برای رفاه خودمان بی رحم هستند. این در مورد بازی نیست. وقتی درد دارید، بازی راهی برای زندگی می شود.


منبع: https://www.eurogamer.net/why-gaming-is-so-important-to-players-with-chronic-pain

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *