نقد و بررسی «فراری»: مایکل مان با یک فیلم زندگی‌نامه‌ای پراکنده اما تأثیرگذار بازمی‌گردد

ماشین فراری این تنها اولین فیلم مایکل مان در هشت سال گذشته نیست. همچنین اولین اثری است که او پس از ۸۰ سالگی اکران می کند. قطعه دوره دهه ۱۹۵۰ – که آدام درایور در آن نقش انزو فراری، کارآفرین مشهور اتومبیل های مسابقه ای را بازی می کند – خروجی واضح یک هنرمند در گرگ و میش زندگی حرفه ای اش است که بخش های مساوی خود انعکاس دهنده است و با اعتماد به نفس، حتی اگر نتیجه با قوی ترین کار مان فاصله زیادی داشته باشد.

در حالی که درخشش فیلم‌های زندگی‌نامه استاندارد هالیوود را دارد، از درام که عمدتاً به‌طور سنتی روی صحنه می‌رود تا موسیقی آشکار و اپرایی دنیل پمبرتون، روند زندگی‌نامه تولد تا مرگ را کاهش می‌دهد تا تنها بر چند ماه از دوران حرفه‌ای فراری تمرکز کند. جزئیات تولد او برای مان اهمیتی ندارد، اما مرگ تقریباً در تمام صحنه‌ها نمایان می‌شود و این دوره از زندگی فراری را با حسی از تراژدی در پس‌زمینه و پیش‌زمینه رنگ آمیزی می‌کند، زیرا استاد خودرو تلاش می‌کند هم گناه و هم افکار خود را حفظ کند. مرگ و میر در آستانه

آدام درایور در نقش انزو فراری می درخشد.


اعتبار: لورنزو سیستی

یکی از جنبه های جالب تر ماشین فراری بازیگران آدام درایور بوده است، که – بین این و ریدلی اسکات خانه گوچی – به نظر می رسد که به طور غیرقابل توضیحی تبدیل به محبوب ایتالیایی هالیوود شده است. قبل از دیروز انتشار تریلرتنها چیزی که از فیلم در دسترس بود، تولیدی بود که در آن درایور شبیه آیک پرلموتر، مدیر عامل سابق مارول و منزوی مارول است، انرژی عجیب و اسرارآمیزی که او در این نقش نیز از خود بیرون می‌زند.

پس از مونتاژ آغازین پر انرژی از فیلم‌های سیاه و سفید، قبل از جنگ جهانی دوم، که در آن یک راننده جوان و خندان به صورت دیجیتالی درج شده است، فیلم لحن آرام‌تر و روشمندتری به خود می‌گیرد. داستان این فیلم در سال ۱۹۵۷ اتفاق می‌افتد، فراری ۶۰ ساله را می‌بیند که با دوست دختر جوان و زیبایش لینا (شالین وودلی) و پسر ۱۰ ساله‌شان پیرو، در حال بیدار شدن با شادی خانگی در خانه روستایی عجیب خود است. با این حال، به جای تجمل در این محیط رویایی، او مخفیانه به سمت خود دور می شود دیگر خانه‌ای در مودنا، جایی که همسرش لورا (پنلوپه کروز) تماس‌های مهم او را بررسی می‌کند، کتاب‌های کسب‌وکارشان را مدیریت می‌کند – که آنها با هم از خاکستر جنگ ساخته‌اند – و به شیوه‌ای بد، او را با یک اسلحه پر تهدید می‌کند. این مقدمه پرشور به ما اجازه می‌دهد تا نگاهی به لورا، زنی که در نهایت هوش و ذکاوت خود دارد، و همچنین به خود فراری، از راه رفتن ناهنجار و سختی که سعی می‌کند با تعادل و متانت آغشته کند، تا چهره شجاعی که سعی می‌کند در آن زمان به نمایش بگذارد. مواجهه با خطر مرگبار (هر چند کمدی).

اگر یک چیز وجود دارد که مان در آن برتری دارد ماشین فراریبه گونه‌ای که تعداد کمی از فیلم‌های قبلی او این شانس را داشته‌اند که به نمایش بگذارند، این در حال یافتن تعادلی ماهرانه بین لحن‌های کمدی و تراژیک است. خیلی زود پس از تهدید مسخره لورا، فیلم دنده را عوض می کند و مرگ را به عنوان حضوری بسیار واقعی تر و فوری تر معرفی می کند، هم با حضور فراری بر قبر برادر و پسر بزرگترش و هم با دیدن او از مرگ یکی از آنها. از رانندگانش در پیست مسابقه – حادثه ای که فراری ممکن است به طور غیرمستقیم در آن نقش داشته باشد، زیرا او راننده را تشویق کرده بود که از محدودیت های خود عبور کند. این به سرعت با کنایه ای از فراری همراه شد که با زمان بندی کمدی تلخ ارائه شد و صحنه را برای اجرای عجیب و غریب (و در عین حال به طرز عجیبی عالی) آماده کرد.

دگرگونی راننده از یک سو، در نحوه طراحی لباس و آرایش مو و آرایش عملی که به‌طور یکپارچه به‌نظر می‌رسد، عجیب است، گویی چهره بازیگر به‌صورت دیجیتالی روی بدن بزرگ‌تر و مسن‌تری پیوند زده شده است. با این حال، تجسم درایور از فراری بسیار فراتر از جنبه فیزیکی، و مطمئناً فراتر از لهجه ایتالیایی گهگاه لرزان او است که در حضور بازیگران واقعی ایتالیایی بیشتر خودنمایی می کند. اکثریت قریب به اتفاق صحنه‌ها فراری را در محاصره افراد دیگر نشان می‌دهند، که در طی آن‌ها او مستقیم و کوتاه است و تنها از طریق خط‌خوانی‌هایش، حسی از منیت و حضور عظیم ایجاد می‌کند. اما در لحظات نادری که دوربین او را به تنهایی می‌گیرد، چه در انزوای واقعی و چه زمانی که پشتش را از دیگران برمی‌گردانند، درخشش‌هایی از خود واقعی‌اش در چهره‌اش نمایان می‌شود، آسیب‌پذیری سوال‌برانگیزی که حتی برای نزدیک‌ترین افرادش هم آشکار نمی‌کند. معتمدین

مان این دوگانگی مردانه را به ستون فقرات دراماتیک فیلم تبدیل می‌کند، و ایمان او به فیلم‌های دراماتیک درایور تصمیمی سودمند است. متأسفانه، این شاید تنها عنصر فیلم است که به عظمت واقعی نزدیک می شود. در حالی که سکانس های گسترده آن منسجم هستند – فراری باید راهی برای حفظ تجارت خود بیابد و در عین حال مسابقه دهندگان خود را به میدان می فرستد و آنها را با خطرات فزاینده ای به نام خود روبرو می کند – گاهی اوقات خود را به صورت موضوعی پراکنده می بیند که در نتیجه هر دوی آنها ساده است. داستان و اطراف

ماشین فراری در چندین جبهه کوتاه می آید.

پاتریک دمپسی در نقش پیرو تاروفی در «فراری».

اعتبار: لورنزو سیستی

چیزی که شاید در مورد آن ناامید کننده ترین باشد ماشین فراری این است که فیلمی از «تقریباً» است که هم از انسجام موضوعی و هم از نظر بصری فاصله دارد. صحنه‌ای خیره‌کننده که در مراسم عشای ربانی یکشنبه رخ می‌دهد و با مسابقه‌ای در آن نزدیکی، ارتباط آشکاری بین امر مکانیکی و الهی برقرار می‌کند، اما فیلم در ادامه این پیوند شکست خورده است. این شامل نکاتی از معنای مذهبی است، فراری را به عنوان یک خدای نابخشوده و عهد عتیق معرفی می‌کند، پسرانش را بی‌رحمانه قربانی می‌کند – هم پسر واقعی‌اش که بر اثر بیماری مرده و هم رانندگان متعدد تیمش که جان و دست و پا را برای او به خطر می‌اندازند – اما این همچنین، فقط پاشیدن نمادگرایی بدون بررسی دقیق معنا یا مفاهیم آن باقی می ماند.

در برخی از دیالوگ های آن شعر وجود دارد – فیلمنامه توسط تروی کندی مارتین بر اساس کتاب نوشته شده است. انزو فراری: مرد و ماشین نوشته براک یتس – اما این شعر در خدمت اشاره به ایده هایی است که هرگز به طور کامل با هم ترکیب نمی شوند. به عنوان مثال، هنگامی که فراری به اتومبیلرانان خود توصیه هایی در مورد سبقت گرفتن از رقبای مازراتی خود ارائه می دهد، او یک خط قوی در مورد اینکه چگونه دو جسم نمی توانند فضای یکسانی را اشغال کنند و اینکه چگونه نتیجه در چنین موردی همیشه فاجعه است را کنار می گذارد. این یک حکایت مفید در مورد تصمیم گیری قاطعانه و در چند ثانیه در پیست است، اما همچنین از مخمصه ای که در زندگی شخصی فراری رخ می دهد صحبت می کند، زیرا همسرش لورا شروع به کشف نکاتی از زندگی مخفیانه خود با لینا و پیرو می کند و یک زندگی اجتناب ناپذیر را ایجاد می کند. دوره برخورد

با این حال، این موضوعی است که هرگز به‌طور کامل محقق نمی‌شود، علی‌رغم این‌که لورا در یک سوراخ خرگوش فریب خورده است، و به کروز برخی از مطالب کوتاه اما قدرتمند را به عنوان یک زن تحقیر شده ارائه می‌کند. از طرف دیگر وودلی از این داستان فرعی چنین سودی دریافت نمی کند. مطمئناً کمکی نمی‌کند که لهجه‌اش به‌ویژه بی‌جا به نظر می‌رسد (و بنابراین، حواس‌پرتی مضاعف می‌کند)، اما مشکل بزرگ‌تری که بیشتر شخصیت‌های فرعی با آن مواجه هستند این است که آن‌ها احساس می‌کنند که ضمیمه‌های داستانی هستند که در حالی که می‌دانند با آن‌ها چه کار کنند، دست و پا می‌زند.

در نقطه‌ای دیگر، گفتگوی فراری و پسرش در مورد طراحی یک موتور جدید، فراری را در مورد عملکرد و فرم به نتیجه‌ای می‌رساند: او، شاید مانند مان، معتقد است که چیزی کاربردی زیبایی ذاتی را تراوش می‌کند. فراری یک فیلم کاربردی است، مطمئناً، اما فیلمی است که وجودش در تضاد با این تصور است. از نظر اساسی عملکردی است، به طوری که درام آن همیشه از نظر فکری واضح است، اما به ندرت با کادربندی یا نورپردازی از نظر احساسی نقطه‌گذاری یا بزرگ‌نمایی می‌شود، به جز تعداد انگشت شماری از عکس‌هایی که راننده از مردم دور می‌شود و در کلوزآپ‌های صمیمی ناراحت کننده با دوربین روبرو می‌شود. با وجود یک بازیگر کمتر در مرکز خود، ممکن است حتی تا این حد موفق نشده باشد.

جایی که شاهکارهای مان دوست دارند حرارت دارای یک حس پرچرب از اتمسفر – همیشه ضخامتی در هوا وجود دارد که ناشی از استفاده او از نور، تمرکز و تأثیر متقابل شخصیت ها و محیط آنها است. ماشین فراری بیشتر کنسرتی از تصاویر ثابت است که نگاه کردن به آنها در انزوا کمی لذت بخش است. با این حال، در حالی که سادگی این تصاویر باعث می شود فیلمی در اکثر موارد ولرم باشد، اما با شکوفایی زیبایی شناختی پیچیده ای که هر از چند گاهی سر خود را به عنوان یادآوری از آنچه که فیلم واقعاً در مورد آن است، تحسین می شود. هسته.

در بهترین لحظاتش زبان بصری از ماشین فراری به طرز فریبنده ای ساده است

پنه لوپه کروز در نقش لورا فراری در «فراری».

اعتبار: لورنزو سیستی

ماشین فراری شاید از نظر روایی و زیبایی‌شناختی ساده‌ترین فیلم مان باشد خودی در سال ۱۹۹۹، پس از آن شروع به آزمایش با فرمت های مختلف ویدیویی کرد. امثال علی، وثیقهو معاون میامی با توجه به کیفیت ویدیویی که در حال حاضر اجاره پایینی دارند، حس منحصر به فردی از لمس را ارائه می دهند. فیلم های فوق الذکر که همگی در اوایل تا اواسط دهه ۲۰۰۰ اکران شدند، با صحنه سازی کلاسیک تر حماسه تاریخی او در سال ۱۹۹۲ فاصله زیادی داشتند. آخرین موهیکانکه آخرین کار او با آن اشتراکات شگفت انگیزی دارد.

گاهی اوقات، فیلمبرداری اریک مسرشمیت در ماشین فراری گرمایی را تداعی می کند که دانته اسپینوتی به آن بخشیده است موهیکن هاو حتی حس مشابهی از عظمت تینسلتاون را نشان می دهد (این یک گزارش شده است برچسب قیمت ۹۰ میلیون دلاری) با توجه به لباس‌های سرسبز آن و صحنه‌های اضافی آن در مسیرهای مسابقه. با این حال، استفاده مان از تله‌های بیوگرافی معمولی به‌عنوان یک طعمه و تغییر بصری عمل می‌کند. جایی که آخرین فیلمش کلاه سیاهبه عنوان فرصتی برای دستکاری نرخ فریم های مختلف و زوایای شاتر، ماشین فراری در بیشتر هنرها، به‌طور سنتی «فیلم‌مانند» است، بین انسداد محجوب با هدف پوشش گفت‌وگوی اولیه تا سایر مشخصات فنی که منجر به ظاهری راحت و آشنا می‌شود. با این حال، در اوایل زمان اجرا، مان و مسرشمیت شکوفایی ظریفی از زبان بصری را معرفی می‌کنند – اگر بخواهید یک محاوره سینمایی – که در آن صحنه‌ای که در غیر این صورت استاندارد باتلاقی است، ممکن است ناگهان با زاویه شاتر کاهش‌یافته (یا بهتر است بگوییم، معادل دیجیتالی آن) فیلم‌برداری شود. ماشین فراری اسیر شد سونی ونیز ۲)، تغییر میزان تاری حرکتی ثبت شده در یک عکس خاص.

اکثر بینندگانی که به اصطلاحات فنی عادت ندارند، حتی اگر نتوانند نامی برای آن بگذارند، همچنان با این افکت آشنا هستند. کاهش زمان نوردهی بر روی استوک فیلم یا حسگر دیجیتال باعث ایجاد یک افکت لرزان می شود، همان چیزی که استیون اسپیلبرگ و یانوش کامینسکی فیلمبردار در هالیوود در هالیوود رواج دادند. صرفه جویی در رایان خصوصی در طول طوفان ساحل اوماها. در سال‌های پس از آن، این تکنیک به یکی از مشخصه‌های اکشن هالیوود تبدیل شده است. این تجسم بصری تنش است که حرکت را با حس غیرواقعی و غیرقابل پیش بینی آغشته می کند. که در ماشین فراریمان به طور خلاصه این بافت بصری را در صحنه‌های غیرعادی معرفی می‌کند، از رفتن فراری به قبر پسرش شروع می‌شود و با گفتگوهای متعدد درباره مرگ ادامه می‌دهد.

خیلی زود، تکرار آن به منادی عذاب و یادآوری آن چیزی تبدیل می‌شود که به طور بالقوه در هر گوشه‌ای، حتی در لحظات بی ادعا، در کمین است. این امر دنیوی را به چیزی اضطراب‌آور تبدیل می‌کند، و اگرچه تنها بخش کوچکی از زمان ۱۳۰ دقیقه‌ای را به خود اختصاص می‌دهد، اما گوشه‌های خاصی از فیلم را با ترسی بی‌امان پر می‌کند، مانند اوج نهایی آن در مسیر مسابقه – که در طی آن فیلم جان می‌گیرد. با مجموعه ای خیره کننده از زوم های دالی که احساس ناراحتی را بیشتر می کند.

ماشین فراری ممکن است به‌عنوان یک داستان به‌طور کامل کار نکند، اما به‌عنوان فیلمی درباره حضور طولانی مرگ و تلاش‌های بیهوده یک مرد برای دور نگه داشتن آن، گهگاه هیجان‌انگیز است.

ماشین فراری اکنون در سینماها بازی می کند.

به روز رسانی: ۲۱ دسامبر ۲۰۲۳، ساعت ۴:۵۵ بعد از ظهر EST فراری از جشنواره بین المللی فیلم ونیز ۲۰۲۳ بازبینی شد. این مقاله برای اولین بار در سینما بازنشر شده است.


منبع: https://mashable.com/article/ferrari-review

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *