من نمی توانم به یاد داشته باشم که از زمان Overwatch تا این حد با یک تیرانداز چند نفره سرگرم شده باشم – حداقل در ابتدا. فینال از نظر تأثیری که دارد بسیار فوری احساس می شود. شما آن را بارگذاری میکنید، وارد یک تیم سه نفره میشوید و سپس وارد میدانی با تیمهای دیگر میشوید، سپس آن را از سطوحی عبور میدهید که در اطراف شما متلاشی میشوند، ساختمانها را به هم میریزید، دیوارها را شکست میدهید، کف میاندازید. منبسط نارنجک ها و تاب دادن پتک های سنگین. سپس با یک گاوصندوق پولی که پیدا کردهاید، آن را از راه دیگری برمیگردانید، سعی میکنید آن را در خزانهای سپرده گذاری کنید، در حالی که تیمهای دیگر دیوانهوار شما را با گلولهها فلفل میزنند و شما را شکار میکنند. فضای تنفسی وجود ندارد. رنگ، سر و صدا، انرژی، آدرنالین و هیجان زرق و برق دار وجود دارد. آن فینال است.
این واقعاً من را به یاد Overwatch می اندازد، در واقع از لحاظ ظاهری زیبا و ظاهری منوها. من فکر می کنم پولیش نباید تعجب آور باشد فینال امروز منتشر شد، همراه با The Game Awards، و من آن را فقط یک هفته پیش بازی کردم. این ساخت نهایی است.
اما فینال من را به یاد فورتنایت بسیار می اندازد، به این دلیل که تیم های سه نفره و لوازم آرایش احمقانه و یک Battle Pass بزرگ دارد. اما این Battlefield 4 نیز هست، به طوری که سطوح می توانند در اطراف شما منفجر شوند. و در روشی که پول نقد را تعقیب میکنید، مانند یک تیرانداز استخراج، و شاید Apex و Rainbow Six Vegas و تعداد زیادی بازی دیگر باشد. این یک هیولای فرانکنشتاین است که از همه آن چیزها تشکیل شده است، و با این حال، مانند آن هیولا، موفق می شود چیز بسیار متمایز خودش باشد.
تنظیمات کوکی را مدیریت کنید
کمی به عقب برگردیم. این احتمال وجود دارد که شما قبلاً The Finals را بازی کرده باشید، زیرا وجود داشت یک آزمایش بتای باز در اوایل سال جاری که ۷٫۵ میلیون نفر به آن پیوستند. از آن زمان همه چیز به شدت تغییر نکرده است، اما یک نقشه جدید وگاس برای راه اندازی اضافه شده است. با این حال، اگر نمیدانید، The Finals یک بازی تیراندازی میدانی است که با موضوع ایده یک نمایش بزرگ بازی، که در آن تیمها برای پول نقد و شانس رسیدن به فینالها رقابت میکنند، است.
شما با برداشتن سپردهها – گاوصندوقهای کوچک – که سپس در خزانههای روی نقشهها سپرده میکنید، پول نقد کسب میکنید. در ابتدا یک آموزش وجود دارد که در آن شما این دو کار را انجام می دهید و سپس بازی مانند “باحال! حالا بازی کن!” – گویی اینها تنها چیزهایی هستند که واقعاً باید در مورد نحوه عملکرد آن بدانید. سپس هنگامی که در بازی هستید، مخزنها و خزانهها را میبینید که روی نقشهتان علامتگذاری شدهاند و تیمهای دیگر نیز همینطور هستند، بنابراین همه شما با هم قرار میگیرید تا بر سر آنها بجنگید.
چیز دیگری که در مورد The Finals مهم است این است که یک “قهرمان ساز” است. توجه داشته باشید که من نگفتم “تیرانداز قهرمان” – The Finals زبان بازاریابی اختصاصی خود را دارد که وقتی برای اولین بار آن را شنیدم احساس ناراحتی کردم، اما اکنون که تعدادی از آن را بازی کردم، واقعاً منطقی است. این شبیه Overwatch نیست – کلاس های شخصیتی به یک شکل وجود ندارد – و همچنین یک رویکرد Fortnite نیست که همه می توانند هر کاری را انجام دهند.


نقش شما به طور گسترده به اندازه شخصیتی که برای بازی انتخاب می کنید بستگی دارد – کوچک، متوسط یا بزرگ. هر چه کوچکتر باشید، سریعتر، اما شکنندهتر هستید، در حالی که اگر بزرگ باشید، بزرگ، محکم و کند هستید. مدیوم مشخصاً جایی در وسط است. هر یک از انواع شخصیت ها به سلاح ها، ابزارها و توانایی های مختلفی دسترسی دارند. به عنوان مثال، شخصیت سنگین، میتواند سپرها را تا حدودی شبیه به راینهارد به دوش بکشد و آنها را پایین بیاورد و اسلحههای واقعاً بزرگی را حمل کند. شخصیت کوچکتر می تواند از یک قلاب قلاب استفاده کند، که این است واقعا برای دور زدن سریع و انجام کارهایی مانند مخفی کاری مفید است (من به عنوان آنها بازی نکردم بنابراین در مورد مشخصات آنها کمی مبهم هستم). و شخصیت متوسط می تواند از پرتوهای شفابخش استفاده کند و چیزهایی مانند دفیبریلاتور را برای احیای سریع تجهیز کند. این همه کاری نیست که آنها می توانند انجام دهند، فقط یک نگاه اجمالی.
اما اگرچه The Finals یک پرتو شفابخش دارد (و من در درجه اول به عنوان رسانه بازی کردم، بنابراین در اینجا کمی بزرگنمایی میکنم) Finals قرار نیست یک نوع تثلیث مقدس از تجربه بازی باشد. قرار نیست یک نفر تیم را شفا دهد در حالی که بقیه تانک می کنند یا می کشند. شفا بیشتر برای سرعت بخشیدن به بهبودی بین حملات نبرد وجود دارد – تا شما را دوباره سریعتر از پوشش خارج کند. تمام تاکید بر پرخاشگری است. این وظیفه همه است که بکشند.
اینکه دقیقاً چه تجهیزاتی برای شخصیت شما بسته بندی می کند به شما بستگی دارد. تنها محدود کننده این است که چه چیزی را در بازی باز کرده اید و چه تعداد اسلات هاتبار دارید. و مهمتر از همه، در حالی که شما انجام دادن باز کردن قفل تجهیزات با یک شکل ارز در بازی، همان ارز خاص است فقط بازی، Embark – توسعه دهنده – به من اطمینان می دهد. یک ارز جداگانه و قابل خرید وجود دارد که برای لوازم آرایشی و Battle Pass بازی استفاده می شود.
همانطور که در بالا اشاره شد، یکی دیگر از بخش های بزرگ The Finals تخریب و حس فیزیکی است که با آن همراه است. می توانید دیوارها را بشکنید و سقف ها را پایین بیاورید و به این ترتیب ساختمان ها را کاملاً مرتب کنید. مسیرهایی که در ابتدای سطح وجود داشتند ناپدید می شوند و مسیرهای جدیدی باز می شوند. همه چیز در اطراف این ساخته شده است – مواد منفجره، وانت های انفجاری در سطوح، رویدادهای ویژه ای که در اواسط مسابقه اتفاق می افتد. سطوح به گونه ای طراحی شده اند که بازآرایی شوند.




آنها همچنین به گونهای طراحی شدهاند که مانند تکههای بزرگ پنیر سوئیسی باشند، با مسیرهای بسیار بسیار زیادی از میان آنها. طناب هایی برای بالا رفتن از بالای ساختمان ها در همه جا آویزان است، سیم های زیپ برای رفتن از ساختمانی به ساختمان دیگر وجود دارد، و بالشتک هایی برای بالا بردن شما وجود دارد. فینال از شما می خواهد که همیشه بسیار متحرک باشید. به ندرت می توانید یک آتش نشانی داشته باشید که همه در یک طبقه باشند.
گره زدن به این حرکت و انرژی، قلب بازی نمایشی بازی است. این یک تجربه تقویتشده – با صدای بلند و افتخارآمیز – کمی شبیه تماشای ورزش از تلویزیون در آمریکا است. و برای اطمینان از اینکه مردم هنگام تماشا خسته نمیشوند (چه در دنیای بازیهای تخیلی و چه در حال تماشای آنلاین)، رویدادها و انواع مختلفی وجود دارد که بازی با آنها مخلوط میشود.

رویدادها چیزهایی هستند مانند – من بچه شما نه – بشقاب پرنده هایی که با پرتوهای تراکتور تکه های عظیمی از سطح را به هوا پرتاب می کنند و سپس آنها را رها می کنند و باعث آسیب ساختاری بزرگ می شوند. یا لحظات گرانش کم، یا لحظات “دد برو بوم” وجود دارد که در آن افراد هنگام کشته شدن منفجر می شوند. می توانید بگویید چقدر همه چیز جدی نیست، درست است؟
از سوی دیگر، انواع، افکتهای طول بازی مانند طوفانهای شن، یا سیمها و تلهها هستند که هر کدام نقشهها را پر میکنند و آنها را به تجربهای متفاوت برای بازی تبدیل میکنند. بنابراین در حالی که تنها چهار نقشه وجود دارد، انواع مختلف و رویدادها برای هر یک (و زمانهای مختلف روز) وجود دارد که – همراه با تخریب غیرقابل پیشبینی – باعث میشود هر بار احساس جدیدی داشته باشید.
یکی دیگر از بخشهای مهم تجربه بازی-نمایش، تفسیر است. در مورد نحوه واکنش مفسران به عملکرد تیم شما مانند یک بازی ورزشی فکر کنید. به تیم شما یک نام اختصاص داده شده است – ما زمانی به ما Vogues گفته می شد – و سپس مفسران چیزهایی در مورد شما می گویند، مانند “اوه نه! در، یا، “ووگ در حال بازگشت قابل توجهی است.” اینها نقل قول های دقیقی نیستند اما شما به اصل آن پی می برید. در بازی، واقعاً خوب کار میکند – احساس دیدن و پاسخ به آن خوب است.
اما این تفسیر برای بازی نیز محل بحث بوده است، زیرا توسعه دهنده Embark از قابلیت تبدیل متن به گفتار با هوش مصنوعی استفاده کرده است برای تولید مقداری از آن این موضوع زمانی که مردم در ابتدا متوجه شدند، در اوایل امسال، بوی بدی را ایجاد کرد و از آن زمان تاکنون، محل بحث و مناقشه باقی مانده است. وقتی در مصاحبه ای با Embark صحبت می کنم، واضح است که استودیو نمی خواهد چیز بیشتری در مورد آن بگوید، اما من فشار می آورم و Sven Grundberg، مدیر ارتباطات و برند، این را پیشنهاد می کند: “پس روشی که ما با صدا کار می کنیم. بازیگران و با صدا در بازی این است که ما از ترکیبی از صداپیشگان ضبط شده و سپس متن به گفتار استفاده می کنیم که بر اساس صداپیشه های قراردادی است که ما پول می دهیم. “
گراندبرگ می افزاید: «هیچ چیز از ابتدا تولید نمی شود. این یک نکته مهم است. به عبارت دیگر، Embark هزینه صدا را پرداخت کرده و سپس خطوطی را از آن تولید کرده است.
من همچنین میپرسم که آیا موضع Embark پس از بازخوردهای وحشیانهای که دریافت کرد تغییر کرد یا خیر، اما به نظر میرسد که پاسخ منفی است. گراندبرگ میگوید: «ما به استفاده از ترکیبی از فناوری ضبط شده و TTS در سراسر جهان، بسته به زمینه، ادامه خواهیم داد. “ما به کاری که در آنجا انجام می دهیم ادامه خواهیم داد.”

من انتظار نداشتم که پس از چند ساعتی که با آن گذراندم، به همان اندازه که با The Finals گرفتار شدم. چیز دیگری که واقعاً من را تحت تأثیر قرار داد سیستم داخلی مسابقات بود که به یاد نمیآورم قبلاً در تیراندازی مانند این دیده باشم. و فقط کار می کند. شما در یک براکت مسابقات طبقه بندی می شوید، که قبل از خود نقشه آن را روی صفحه می بینید، سپس اگر خوب انجام دهید دور به دور پیشرفت می کنید. و اگر این کار را نکردید، نگران نباشید – قبل از اینکه متوجه شوید، دوباره بیرون میروید و وارد بازی معادل Quick Play خواهید شد.
این که چگونه The Finals در دنیای واقعی، روی سرورهای زنده کار می کند، البته اکنون سوال بزرگی است. اما اینکه بازی از نسخههای بتای شلوغ جان سالم به در برده است، نویدبخش خوبی است. همچنین، پس از گذراندن یک هفته با چهار نقشه و حالتهای سه و نیم، چقدر بازی متفاوت است، هرچند که البته ایدههای زیادی در Embark وجود دارد که چگونه بازی را با محتوای جدید بزرگتر کنید. راه اندازی. و من تعجب میکنم وقتی متا حل شود و رویکردهای وحشیتر ناپدید شوند، و همه بیشتر روی نتایج تمرکز کنند، تجربه چه احساسی خواهد داشت. آیا مقداری از سرگرمی بیرون خواهد آمد؟
با این حال، در حال حاضر، بازی کاملاً باز است، و لذت و شور و نشاطی در تجربه بازی The Finals وجود دارد که مرزی غیرقابل مقاومت است. فکر میکنم واقعاً لحظهی بسیار بزرگی در راه است.
منبع: https://www.eurogamer.net/the-finals-is-borderline-irresistible-and-its-about-to-be-massive